بزند عمه جان شاید بابام آمده است شاید برایمان آب آورده است. همه از خیمه ها بیرون دویدندولی سالار زینب را ندیدند یکی گفت ای فرس بابام کجاشددر این صحرا چرا از ما جدا شد امام زمان(عج) می فرماید: وقتی با اسب بی صاحب مواجه شدند که یال و کاکلش خونین است. زینش واژه گون است «لداعیات وعلی الوجوه لاطمات» آقا(عج) می فرماید: آن چنان ناله و فریاد می زدند به سرو صورت می زدند دور ذوالجناح را گرفتند هر کدام درد و دلی دارند اما بی بی سکینه(س) آمد صدا زد ای اسب بابا می دانم به این حال که آمدی یعنی بابام را شهید کردند ولی بگو ببینم به پدرم آب دادند یا با لب تشنه پدرم را کشتند .