انگار هوای ایران کم کم برای برخی از عزیزانی که در آن احساس خفگی می‌کردند دارد مساعد می‌شود! می‌پرسید چطور؟ همینکه در خارج از ایران کمی زندگی برایشان سخت شد به فکر این افتادن تا دوباره به وطن شان برگردند به همان بهشتی که برای ما گذاشتند، چون دیدن در ایران هنوز هم یک عده هستند که فریب افکارشان را بخورند دیگر چه مشکلی دارند نردبان قبلی از حماقت آنهایی که ساخته بودند را بالا رفتند و اکنون با دستان خالی دوباره قصد برگشت دارند تا بازهم از حماقت مردم نردبان جدیدی بسازند! باز‌هم مظلوم بازی دربیارند و جیب‌هایشان را حسابی پر کنند و بازهم مشغول لگد زنی به همان نظامی بشوند که همواره به اینان روی گشاده نشان داده است. باور کنید در ایران همان نظام قبلی حاکم است، همان نظامی که شما را مشهور کرد، بزرگ کرد، به ثروت رساند، اما شما با وقاحت تمام آن‌ را لگدمال کردید! اینجا همان نظامی است که فلان بازیگر را از دل خانواده معتاد آبرو بخشید، در عوض همان بازیگر مردمان وطنش را تهدید به اعدام کرد و خودش را دشمن خونی وطن و نظام نامید. حالا مردم باید دوباره امثال شما را باور کنند! مردمی که یادشان نرفته است که چطور بعضی‌ها خودشان را ابوعلی سینا ثانی خواندند و تن مرحوم را در قبر لرزاندن تا همان علف‌هایی که مخلوط می‌کردند را بنام معجون و اکسیر به کام ملت ساده بریزند. الان چه شده است؟! کفگیرتان به ته دیگ خورده است یا آنجا به علم تان شک کردند و زدند زیر کاسه کوزه‌ی تان؟ یا باز هم استخاره کردید و راهی وطن شدید؟!