- نامه ی اعمالم که به دستت میرسد، می شود خواهش کنم که تو بازش نکنی؟!!...
دل تو می شکند می دانم، غصه دارد قصه ی دنیایم.
ظاهرم شاید نه، باطنم درد دارد!
-
- درد عشق را تو میدانی و بس
عشق شاید، که نه حتما برای تو به کاربردنش، کافی نیست
تو به عشق مشق شب می گویی میدانم...
ادعا می کنم و سخت، آسان می گیرم؛ حرف هایت، که تو گفتی :« اشک من می ریزد.»
- دل من سخت شده می دانم و وجودم چقدر پست شده می دانم.
- خسته از دنیایم؛ ولی آهسته، عاشق دنیایم ....
- من فقط خوب نشان دیگران داده ام، این ضمیر خویش را...
لیکن تو آگاهی!
تو میدانی که چه بد، بد کردم! ....
- این ظلمت نفسی( کمیل) مصداق من است.
- من در این تنهایی ورد شب می گویم؛
که شاید بکنی تو نگاهی !
- دل من بارانی، چون تو کرده ای دعایی!
- حرف هایم تلخ و سرد،
می شود بشنوی اش؛ گاه گاهی؟!!
- این صدا را ملکوت و برهوت می شنوند؛ می دانم!
تو از آن ملکوتی یارم!
من دلم تنها تو را میخواند؛
ای تمام آرزویم ، دلدارم!َ۰ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖