🦋 صدها سلیمانی 🌷 از کشته‌اش هم بترسید، این مرد پایان ‏ندارد 🌷 مُلکی که او دارد امروز، حتی سلیمان ندارد ❤️ دل‌های ما مُلک او شد، جان‌های ما ‏سرزمینش ❤️ این سرزمین بهار است، اینجا زمستان ‏ندارد 🌷 ما التیام از که جوییم؟ ما از که مرهم ‏بخواهیم؟ 🌷 جز روضۀ فاطمیه، این درد درمان ندارد... ❤️ صدها سلیمانی اینجا، می‌جوشد از خون ‏پاکت ❤️ دشمن چرا فکر کرده‌ست خون تو تاوان ‏ندارد؟ 🌷 ما غرق خشمیم و کینه، آتشفشان‌های ‏دردیم 🌷 ایمن نباشد از این خشم، هر کس که ایمان ‏ندارد ❤️ خون ابو مهدی امروز آمیخت با خون ‏سردار ❤️ یعنی که اسلام اصل است، بغداد و تهران ‏ندارد ✍🏻 ریحانه کاردانی ❤️