جهان پهلوان تختی و پسرک بدون کفش «جهان پهلوان تختی» هر روز توی محله پسرکی رو با پای برهنه میدید که با توپ پلاستیکی فوتبال بازی می کرد. روزی رفت و یه کفش کتونی نو خرید و اومد به پسرک گفت : بیا این کفشا رو بپوش پسرک کفشا رو پوشید و خوشحال رو به تختی کرد و گفت: شما خدایید ؟! «جهان پهلوان» لبش را گزید و گفت : نه پسرجان پسرک گفت: پس دوست خدایی ، چون من دیشب فقط به خدا گفتم کفش ندارم...! 🕰سفر در تاریخ🕰 به کانال ما بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/2841379102C1e37f47bc3