روشنای ویگل
امام سجّاد علیهالسلام : هنگامی که از قتلگاه عبور کردیم، به شهدا نگریستم که روی هم افتاده و کسی آنها را دفن نکرده؛ سینهام تنگ شد، و به اندازهای بر من سخت گذشت که هیچ نمانده بود جانم برآید؛ که عمهام زینب به فریادم رسید.