15.37M حجم رسانه بالاست
از کلید مشاهده در ایتا استفاده کنید
😔این روزها بدجور دلم هوای روضه و سینه و سینی چای بعدش را کرده. هوای ظرف خرما که همه دست در آن می کردند. ⚫️به پشت سر که نگاه می‌کنم، چه خاطراتی رقم می‌خورد؛ ◾️اعتکاف و گوشه عزلت در خانه یار و سخن با معشوق از کف برفت. ◾️راهیان نور، سفر عشق و زیارت شهید کانال کمیل چرا نشد؟! ◾️جشن پرشکوه میلاد مهدی زهرا و جمکران خلوت از حضور مشتاقان بود. ◾️شبهای قدر، حرم و مسجد و عزای پدر چه غریبانه برگزار شد. ◾️دوماه گریه بر مصیبت سالار شهدا با حسرت بر روضه‌ها، دسته‌ها و هیئت‌های حسینی سال‌های قبل گذشت. ◾️حسرت موکب خالی و چای عراقی و دستان پرمحبت کودک عراقی، آتش بر جانمان بود. ◾️دستان دور از پنجره فولاد و خالی از کنگره‌های ضریح کریمه اهل بیت بی تابند. 😭ولی همه را در روضه‌ی مادر تلافی خواهم کرد و مادر خودش سفره روضه اش و سوز در سوخته را برپا خواهد کرد و ضجه‌های یتیمانش در فراقش، دفن کننده این منحوس خواهد بود. ان‌شاالله🙏