آیا اصول‌گرایان با هم اختلاف انتخاباتی دارند؟ تاملی بر برخی مطالب مطرح شده از سوی اصلاح طلبان بیانگر آن است که آنان تاکید دارند انتخابات مجلس شورای اسلامی عرصه تبدیل شدن گسست‌های موجود بین طیف های جریان اصولگرایی به گسل های فعال و اوج گیری تفرقه و رویارویی بین اجزاء اصولگرایی به مرحله‌ای تعیین‌کننده و فیصله‌بخش خواهد بود. اصلاح طلبان با بیان اینکه آغاز مرحلۀ مقدماتی برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی، گسست‌های پنهان در صفوف اصولگرایان را آشکار کرده و با ادامۀ روند کنونی به نظر می‌رسد این گسست‌ها به گسل‌های فعال تبدیل شوند، تاکید می کنند که  گسترش شکاف و اختلاف در بین اجزاء مختلف اصولگرایی، اقتضای یکپارچه شدن قدرت در جناح آنان است و بنابراین، امری غیرمترقبه و غافل‌گیرکننده به شمار نمی‌رود. در حقیقت، نخ تسبیح اتحاد اجزاء مختلف اصولگرایان در ربع قرن اخیر، حضور جناح اصلاح‌طلب و یا اعتدال‌گرا در صحنۀ سیاسی و یا ساختار قدرت بوده است؛ اما اکنون که این دو گرایش از چارچوب قدرت رسمی به بیرون رانده شده و ظاهراً اکثریت آنان نیز قصد و برنامه‌ای برای بازگشت دوباره به صحنۀ رقابت سیاسی و به واقع ایفای نقشِ «متحدکنندۀ» صفوف اصولگرایان را ندارند، کاملاً طبیعی است که اختلاف بین گرایش‌های گوناگون جناح حاکم تشدید و از پرده برون افکنده شود. اصلاح طلبان همچنین در محور دیگری با بیان اینکه اختلافات میان اصولگرایان مفهوم سیاسی روشنی ندارد بلکه در چارچوب سهم خواهی های بیشتر می باشد، تاکید می کنند، اختلاف بین طیف‌های مختلف اصولگرایی از نگاه یک ناظر بی‌طرف، تا این لحظه مفهوم سیاسی مشخص و قابل تعریفی پیدا نمی‌کند. اختلاف سیاسی معنادار معمولاً بر سر نحوۀ ادارۀ کشور و برنامه‌های متفاوتِ حکمرانی رخ می‌دهد، حال آنکه اختلافات بین اصولگرایان عمدتاً از جنس سهم‌خواهی‌های باندی و گروهی به قصد کنترل بیشتر بر مجلس و دولت و تصاحبِ مناصب تقنینی و اجرایی از سوی رفقا و مریدان و وفاداران به خودشان به نظر می‌رسد. ظاهراً به همین دلیل است که هیچ‌کدام از آنها تاکنون شعار یا برنامه‌ای که سبب برانگیختن و ترغیب اقشار عادی و یا میانۀ جامعه برای حضور در پای صندوق‌های رأی به نفع آنان شود، مطرح نمی‌کنند و از طنز روزگار، همگی برای جلب نظر پایگاه تندروتر اصولگرایی به رقابت با یکدیگر برخاسته‌اند!. اصلاح طلبان تاکید بر خالص سازی، تشکیل مجلس انقلابی تر و...از سوی اصولگرایان را تلاشی برای بدست آوردن آرای طیف های تندتر این جریان تعریف کرده و بر این باورند، چنین رویکردی طبعاً رقابت بین آنان را از لحاظ سیاسی به کلی از مفهوم و معنا تهی می‌کند و انتخابات را نیز به سطح یک منازعۀ پوچ و بی‌محتوا بر سر تسخیر قدرت فرومی‌کاهد. چهره های جریان اصلاحات همچنین با بیان اینکه شیوه های کنونی اصولگرایان نه تنها اقشار میانه و عادی جامعه را پای صندوق های رای نمی کشد بلکه بیش از پیش فراری می کند، تاکید می کنند، در غیاب اقشار عادی جامعه در انتخابات مجلس، طیف‌های مختلف اصولگرایی ناچارند برای جلب رأی پایگاه محدود و مختصر همیشگی این جناح به سمت خود، هم در جهتِ افراط‌گرایی و درگیری فزاینده حرکت کنند و هم با تجزیه و تقسیم رأی پایگاه ثابت اصولگرایی در بین خود، با آرائی در حداقل ممکن به مجلس راه یابند!. این چهره ها اما در ادامه با بیان اینکه لایه های دیگری از اصولگرایان به تبعات رویه موجود در جریان اصولگرایی آگاه هستند پیش بینی می کنند طیف‌هایی از اصولگرایان به جای تلاش برای جلب رضایت «سوپرانقلابی‌ها» و یا «خلوص‌گرایان انقلابی» شعارهای خود را به سمت‌وسویِ جلب نظر اقشار غیرسیاسی و محافظه‌کار جامعه معطوف کنند، کاملاً دور از ذهن نیست. اصلاح طلبان با اشاره به اینکه اقشار غیرسیاسی و محافظه‌کار جامعه اما دو مطالبۀ روشن و غیرقابل چشم‌پوشی طلب می‌کنند، توضیح می دهند نخست، تمرکز بر حل معضلات اقتصادی کشور که به‌طور غریزی تشنج‌زدایی در روابط با آمریکا را نیز از ضروریات ابتدایی آن می‌دانند و دوم، کاهش فشارهای اجتماعی به‌خصوص در مورد حجاب اجباری به‌طوری‌که تغییر فاز از سختگیری‌های بنیادگرایانه به نگرش مبتنی بر «شریعت سمحه و سهله» را رقم بزند. قاعدتاً اگر طیفی از اصولگرایان، به سمت چنین شعارهایی چرخش پیدا کنند، برخی اقشار غیرسیاسی و محافظه‌کار جامعه، با حضور خود در پای صندوق‌های رأی، گامی در جهت حمایت از آنان برخواهند داشت و وزن‌شان را در برابر رقیب تندرو، سنگین‌تر خواهند کرد. چنین شعارهایی اما شعارهایِ معمول اصلاح‌طلبان و اعتدال‌گرایان است و اشاره به آنها از سوی بخشی از اصولگرایان، گرچه می‌تواند سبب معنی‌دار شدن رقابت‌شان با طیف «خلوص‌گرایان انقلابی» و افزایش نسبی نرخ مشارکت در انتخابات شود، اما تفرقه و رویارویی بین اجزاء اصولگرایی را به مرحله‌ای تعیین‌کننده و فیصله‌بخش می‌رساند.