این دل من بار دگر غُصّه کرد
نیّت خونین یکی قِصّه کرد
قصّه ی او روضه غارت گرفت
روضه ی خونین شهادت گرفت
ای دل زخمی تو کجا می روی
مظهر رحمی ، تو کجا می روی
گفت دلم حال وطن خوب نیست
بانی آشوب وطن کیست کیست
حرمت این خانه شکسته عنود
قاسم دلها حرمش خوانده بود
باز عدو عدّه ای از ما خرید
خنجر بُرّان عدو سر بُرید
حنجر زخمی وطن ناله کرد
دامن خود گلشن آلاله کرد
وای چه گویم که قلم بشکند
حرمت والای حرم بشکند
آتش کین مصحف قرآن گرفت
درد و اِلم قلب مسلمان گرفت
نامه¬ی کذبی که عدو پخش کرد
در دل هر کوچه جفا نقش کرد
پای حرامی به حرم وا شده
در دل زخمیِّ حرم جا شده
برسر ناموس وطن برده دست
قامت مردان وطن را شکست
حنجر زخمی تو صدایم بزن
گو به عدو دست به معجر نزن
حرمت آن معجر خاکی نگر
قلب جوانان بر او شد سِپَر
مادر افتاده حرم السلام
لاله¬ی خونین، پسرم السلام
با دل خونین به کجا رفته اید
قلب حرم مروه صفا رفته اید؟
باز عدو حرمت مهمان شکست
حرمت ناموس مسلمان شکست
1بر حرم شاهِ چراغ حمله کرد
روح وطن را زده آلام درد
سعدی شیرین سخنم گفته است
زان که در آن شهرحرم خفته است
کُلِّ خلایق همه یکدیگرند
روز ولادت همه یک گوهرند
عضو کسی گر به اِلم شد دچار
عضو دگر را ببرد او قرار
رفته قرارم ز تنم ای خدا
ناخوش درد است وطنم ای خدا
ای دل غم دیده رهایش مکن
سینه سِپر کن تو جدایش مکن
بهر امانش تو دعایی بخوان
درد وطن را تو بکش سوی جان
یوسف زهرا مددی سر توئی
حافظ امنیّت کشور توئی
رهبر ما رهبر آزاده است
ملّت ما ملّت آماده است
گر نظری جلوه کند سیدی
جان بدهد بهر وطن«سیدی»
شیراز عزیزم تسلیت
🏴🏴🏴🏴🏴🏴