آیا چله نشینی صوفیان سنت پیامبر (ص) است ❓🔻 قسمت (اول) 1️⃣ ♦️ چله‌نشینی در تصوف از جمله اعمالی است که اکثر بزرگان صوفیه به آن تأکید کرده و در کتب خود به آن پرداخته‌اند. 🔷 چله‌نشینی در صوفیه دارای آداب و سنن زیادی است که هر یک از بزرگان صوفیه در کتب خود طبق سلیقه و اعتقاد خود به تعریف و تفصیل آن پرداخته است. 🔶 اما آنچه از مجموع آداب و روش صوفیه در چله‌نشینی آشکار است مغایرت و تضاد چله‌نشینی صوفیه با سنت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) است . 🔷 چراکه حضرت، این‌چنین آداب و روشی را در چله‌نشینی و سیره خود نداشته اند، بلکه بارها و بارها با این آداب و روش غلط و انحرافی برخورد کرده است. 🔶 ازجمله آداب و روشی که صوفیه در عزلت و خلوت‌نشینی خود به خاطر آن به انحراف رفته‌اند، مدت زمان عمل است که برخی از صوفیه و بزرگان آنها مدت عزلت و گوشه‌نشینی آنان از چله نیز گذشته و به ماه‌ها، بلکه سال‌ها عزلت و خلوت‌نشینی رسیده است. 🔷 در احوال ابوبکر بن معلم گفته‌شده که به یک صوفی در انطاکیه می‌گفت: «حدود ده سال در این جا ماندم تا در خلوت، وردها معنا یافت و دلم صفا یافت.»[1] 🔶 اما برخی از صوفیانی هم که به چله‌نشینی در چهل روز اکتفا کرده‌اند، در تعداد دفعات چله‌نشینی به خطا و انحراف رفته‌اند. 🔷 چنانچه برای شیخ اویس‌ بن عبداللّه خُنجی بیش از پنجاه چله‌نشینی[2] ذکر شده است که هر دو انحراف دقیقاً با سنت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در تضاد است. 🔶 چراکه حضرت رسول (ص) نه چندین سال خلوت‌نشینی داشتند و نه قائل به چله‌نشینی با تعداد دفعات بالا بودند و به‌شدت با کسانی که از خانه و خانواده خود دور می‌شدند برخورد می‌کردند. 🔷 از امام صادق(علیه‌السلام) نیز نقل شده است که می‌فرماید: «همسر عثمان بن ‌مظعون نزد پیامبر(صلی الله علیه و آله) آمد و عرض کرد: 🔶 ای پیامبر خدا، عثمان روزها روزه می‌گیرد و شب‌ها را به شب‌زنده‌داری می‌گذراند، پیامبر (صلی الله علیه و آله) خشمگین، با پای برهنه نزد عثمان آمد، او را در حال نماز یافت، عثمان با دیدن پیامبر نماز را رها کرد، پیامبر فرمود: ♦️ ای عثمان! خداوند مرا به رهبانیت مبعوث نکرده است، بلکه مرا به دین سهل و آسان برانگیخته است، من روزه می‌گیرم، نماز می‌خوانم ... کسی که روش مرا دوست دارد، باید به سنت من عمل نماید و از جمله سنت من نکاح است.»[3] 🔻 پی‌نوشت: [1]. سراج طوسی، ابونصر، اللمع فی التصوف، به کوشش حسین رابطی، نشر اساطیر، تهران، 1382، ص 87 [2]. جنید شیرازی، جنید بن محمود، شدّ الأزار فی حطّ الاوزار، به کوشش محمد قزوینی و عباس اقبال آشتیانی، چاپخانه مجلس، تهران، ۱۳۶۶ ش، ج ۱، ص ۲۷۲ [3]. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، مترجم مصطفوی، نشر نور، تهران، 1365 ش، ج 5، ص 496 ادامه دارد... {کانال روشنگری} ⚫@roshangari_114