فرزند حاج شیخ عبّاس قمی صاحب الجنان می گـوید : یک روز صبح پدرم بلند شد و شروع به گریه کردن نمود! پرسیدم چـرا گریه می کنید؟ فرمـود برای اینکه دیشب نماز شب نخواندم! گفتم پدر جان نماز شب که مستحب است و نیست، شما که ترک واجب نکردید و حـرامی بجا نیاورده اید، چرا این طور نگرانید؟ فرمود نگرانی من از این است که من چه کرده‌ام که باید نماز شب خواندن از من سلب شود؟