كاش مىشد صداى ديوارها را شنيد!
كاش مىشد سنگ فرشهاى خيابان حرف بزنند!آنوقت از آنها رد و نشانى از تو مىگرفتم…كه امروز پا در كدام كوچه گذاشتهاى!از كدام خيابان رد شدى!
بر كدام ديوار تكيه زدى!در كدام خانه سكنى گزيدهاى!من آن خيابان، آن كوچه،
آن خانه را غرقه در بوسه مىكردم!