متن کار :
اینترو :
این روزا میگذرن/
نشه کار از کار بگذره ...
ورس ۱ :
دلم تنگ شده واسه روزای قدیم /
واسه عشقی که بینمون جریان داشت
لعنت به هرچی دشمن ملت که /
نفرتُ جای خون تو شریان کاشت
نمیتونن بشنون /
میخوان به جا ساختن برن بشکنن /
بعضی وقتام برام سوال میشه که جدی/
اینا بچه ی همین کشورن؟!
این روزام میگذره طی میشه /
ولی میمونه این عرق شرم
واسه حماقت اون که فکر میکنه/
جنگ فقط سخته و نمیشه نرم
هیچ گاوی هیچ موقع نمیرسه ذهنش که/
یه رو پوستش میشه روپوش چرم
خوراک فکریتو مجانی نمیدن/
میدن تا بخوری زمین گرم
موش میخواد استیک گربه/ بزرگه
گیر میکنه تو گلو لقمه/ قلمبه
جنگال و چاقو ، بریدش /جمله
شام حاضره ، موشِ سیر شده / نقطه
تا وقتی بینمون تفرقه حکمه /
آس دل هم رو کنی دستو باختی
وقتی ظنتو تماما رو شهروند گذاشتی/
یه تبری که تو ذهنت شهرو ساختی
مافیا بیداره ، چشم نمیذاره/
اینجا سُک سُک هم نداریم و شانسی نی تو کار
مار چنبره زده ول نمیکنه /
توی فکرشم نقشه ی هضم این دیار
حالا هی برو منطق و فلسفه بیار/
گوش کره وقتی که عقلِ مرده
یهو میبینی که گرگمون شنگولُ خورده/
و خواب رفتی و سیل شهرو برده
ورس ۲:,
نیستم تافته ی جدا بافته
منم دوست دارم پولو، از خدا خواسته
منم میخوام مردمم روی غم نبینن
قیمتا لحظه ای بالا نره وایسته
منم آزادی رو میخوام اما زیر چتر قانون
دوست دارم عاشقا رو باهم زیر بارون
نمیخوره صابون دلم ولی کف میکنم
با وصیت شهیدی که حک شده با خون
میراثی که دستته مفت نرسیده
واسه هر ننه قمری زود حراجش نکن
وقتی شیوع نا امیدی بیشتر از کروناست
برکت و امید باش ، رواجش نکن
این پهلوان کشور استوار ایستاده
با دوتا سرفه، پ جوابش نکن
این بنا از پایه خوب چیده شده
اگه مشکلی هم داره خرابش نکن
خرابش نکن ...