❤️ پدرانه ❇️ عفو رهبری خبرساز بود؛ آن‌هم بلافاصله بعد از عکس‌های دلنشین جشن تکلیف با فرشته های کوچک و پاک. این‌دو را باید با هم دید. هردو پدرانه است. هم خنده‌های صمیمانه و هم گذشت آموزنده. 🔸 محبت پدر برای همه فرزندان است و البته جلوتر از اخمش. چه بسا اخمش نیز از سر محبت است و همه اش نیز از ابتدا تا انتهای دستگیری. اشتباه نشود؛ رفتار پدرانه را نباید تنها به عفو و گذشت دید. از روز اول اغتشاشات چنین است، همه اش از همین جنس است. یکم: روز اول بها ندادند و هیچ نگفتند. عبور کردند و چشم پوشیدند. خطایی بود که نباید برجسته می شد. خلاصه اولین پدرانه بی اعتنایی به خطای فرزند بود. 🌷دوم: از سخنرانی دوم به بعد انگشت را سمت خناسان و شیاطین اصلی بردند. حتی به بداخلاقی چهره ها نیز توجه نکردند. تاکید کردند این جماعت نیز با مردم اند و انقلاب. دومین پدرانه شان بی اعتنایی به اختلاف‌های داخلی و انگشت اشاره به بیرون از خانه بود. 🌷 سوم: تلاش کردند تحلیل فرزندان را نسبت به وقایع اصلاح کنند. اصرار داشتند که این اغتشاشات ثمره پیشرفت شماست نه ضعف‌ها. نخواستند تلخی‌های آن ایام باعث شود، واقعیت‌ها دیده نشود و اعتماد به نفس ملی لطمه ببیند. سومین پدرانه تصویر و ترسیم قدرت ملی بود؛ نشان‌دادن حرکت و پیشرفت در زیر آتش کین ها. چهارم: تصریح داشتند به سطح بندی خطاها. مدام هم تکرار کردند؛ «نکند همه را با یک چوب قضاوت کنید.» اینکه بین جاهل و غافل و مجرم تفاوت است. بین هیجان‌زده و دشمن فاصله است. چهارمین پدرانه تفکیک میان خطاها بود. پنجم: اجازه رفتار تحکم آمیز به نظمیه و امنیه ندادند. سیاست «کشته دهیم اما نکشیم» برای چنین مرشدانه‌ای بود. گویی می‌دانستند این اغتشاشات ثمره جهل مجازی است و راهش خون‌ریختن نیست. 🌷 پنجمین پدرانه این بود که هزینه دهیم، اما فرصت دهیم تا آگاهی رشد کند و دیگران به‌هوش شوند. ششم: مانع ظاهرگرایی شدند. فرمودند چه بسا دختران شل‌حجابی که دلشان با انقلاب و اسلام است: «همین‌ها مشت محکم بر دهان دشمن زدند.» 🌷 ششمین پدرانه عبور از ظاهر و دیدن باطن فرزندانش بود. هفتم: انقلابی ها را دعوت به خویشتنداری کردند. اینکه صبوری به‌خرج دهید و اجازه ندهید از سر خشم و ناراحتی گرفتار قانون شکنی شوید. 🌷 هفتمین پدرانه دعوت به صبر انقلابی بود. هشتم: دیگری صداقت در اوج اغتشاش بود. وقتی از خودی‌ها خطا دیدند، بلافاصله واکنش نشان دادند و دلجویی کردند. ماجرای اعزام سفرای شفقت به زاهدان از این جهت، الگو بود. هشتمین پدرانه درس حریت و صداقت در پذیرش خطا بود؛ آن‌هم خطای دیگران. نهم: خونخواهی برای فرزندان مظلومش بود؛ لاله های پرپری که به نام انقلاب و اسلام جاودانه شدند تا بیرق «آرمان» بالا بماند. از روح‌الله تا دانیال و حسین و ... را به آغوش کشیدند و سر مزارشان سلام دادند تا نام شان ثبت بر تاریخ شود. نهمین پدرانه خونخواهی از سر غیرت مقابل شیاطین بود. و دهم عفو... گذشتند چون احساس کردند تلنگری بس است؛ چون غرض نهایی، دستگیری است نه مچ‌گیری. هدایت است نه صرفا مجازات. فرماندهی کل قوا اول معلم است و راهبر. واپسین پدرانه، انتقال محبت به فرزندان خطا کار بود تا بدانند دوستدار و دلسوز نهایی آنها اسلام است و انقلاب. روزهای تلخ اغتشاش گذشت؛ اما باید سال‌ها نوشت و نوشت. یکی اش پدرانه های رهبری... . مهدیان