السلام علييك ايها الشهيدُالفقيه المظلوم ،فقيه،مسلم مگه كم كسيه،داماد اميرالمؤمنين ،خواهر ابي عبدالله رو گرفته،ابي عبدالله دايي بچه هاي مسلم ِ،مسلم بن عقيل سردار كنار دست امام مجتبي بوده،توي صفين ميسره لشكر(جناح چپ) دستش بوده،مورد اعتماد بوده،بالاتر از اينها،مرحوم صدوق تو أمالي نقل مي كنه،مي گه:يه روز امير المؤمنين اومد محضر رسول خدا(ص)،سئوال كرد آقاجان شما به برادر من علاقه داريد يا نه؟پيغمبر فرمود آره علي جان به دو دليل عقيل و دوست دارم،دليل اولش اينه برادر تو است،فرزند ابوطالب ِ،دليل دومش بيچاره مي كنه آدم رو،اصلاً مي موني سر سفره كي هستي،دليل دوم علي جان عقيل رو دوست دارم چون يه پسري داره،اين پسر در راه محبت پسر تو كشته مي شه،علي جان دوستش دارم،پسرش فدايي پسر تو است،قبل كربلا،اين خبرها نيست،پيغمبر داره روضه مي خونه،خيلي گوش بده،عبارت عجيبه سه تا نكنه داره،نكته اول:پيغمبر فرمود علي جان،اهل ايمان بر اين پسر گريه مي كنند،الله اكبر،استنباط مي شه كرد،نشانه ي ايمان يكي گريه بر مسلم ِ، ديگه،پيغمبر فرمود:مؤمنين براش گريه مي كنن،دوم علي جان،اين مسلم فرشتگان خدا بر او صلوات و درود مي فرستند،بعد عجيبه،مي گه به اينجا كه رسيد،پيغمبر شروع كرد گريه كردن،عبارت عجيب حديث اينه، مي گه:اون قدر گريه كرد،حتي جرت دموع علي صدره،پيغمبر لولاک لما خلقت الافلاک،مي گن اينقدر برا مسلم گريه كرد،اشكاش رو سينه اش چكيد،اين مسلمه با اين عظمت با اين مقام،حالا من و تو اومديم از مسلم عاشقي ياد بگيريم،از مسلم فدا شدن برا امام زمان ياد بگيريم،اومديم از مسلم ياد بگيريم،آدم وقتي مي خواد خودش رو خرج امامش كنه،بايد بدون كم و كاست،مي خواي ياد بگيري بسم الله: