روضه 😭 مهمان ما باشید 🖤 @roze_daftari ▪️😭▪️ بخاطر تو چهل سال محتضر بودم به یاد تشنگی ات یک جهان شرر بودم😭 میامدم سرسفره غذا نمیخوردم چون از گرسنگی ات خوب باخبر بودم😭 شبیه عمه تنم رج به رج ز شلاق است شبیه عمه برای همه سپر بودم😭 برای تو ولیِ دم شدم ولی ای وای میان قافله با شمر همسفر بودم😭 شتر که رم بکند میپرد به هر سمتی بروی ناقه ی رم کرده در خطر بودم😭 عمامه ام همه اش سوخت بعد سرهم سوخت ز بام آتشی آمد که بی خبر بودم😭 غم قضیه ناموسی است در دل من امان ز لحظه تلخی که در گذر بودم😭 به خواهرم زن رقاصه ای جسارت کرد تو حق بده به من اینقدر خون جگر بودم😭 همان زمان که غلامی کنیزی از ما خواست میان حلقه آهن شکسته پر بودم😭 ولی نشد که سرش را جدا کنم ز تنش ولی نشد که گرفتار صدنفر بودم😭 سفیر روم به هم ریخت تا که من را دید ببین چقدر پدر بین دردسر بودم 😭😭😭😭😭😭😭😭 الا لعنت الله علی القوم الظالمین @roze_daftari