🏴 🏴 ✍تایپ:شاعر خ علیمحمدی 🎤مداح :استاد پیام پرویزی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ زِ سوزِ غم پَرِ پروانه میسوخت زِ داغ لاله ای گلخانه میسوخت زِ آوای جواد آن جان زهرا نهالِ گلشنِ جانانه میسوخت وجودش را شرر زد آشنایی که از جورش دل بیگانه میسوخت میان حجره بود و ناله میکرد به حالِ وی دلی آنجا نمیسوخت ◾آی عاشقان ائمه ی معصوم امشب شب شهادت امام جواد میوه ی دل امام رضاست، خوش به حالِ اون عزیزانی که امشب کاظمین زائر حرم امام جوادند،امشب با امام زمان برای غربت امام جواد اشک میریزند، حالا هر کجای این مجلس نشستی دلتو روانه ی حرم باصفای امام جواد کن روضه ی امام جواد دل آتیش میزنه غربت امام جواد دل میسوزونه، جوان ترین امامه، قربون مظلومیتت برم آقاجان هر کسی زنش محرم رازشه هر کسی درد و دلی داشته باشه به زنش میگه، اما بمیرم برای غریبی تو که زنت قاتلت شد،اُمُ الفضل آقا رو مسموم کرد،امام جواد هی صدا میزد جگرم از تشنگی داره میسوزه😭😭😭اما برای اینکه صدای ناله ی امام رو همسایه ها نشنوند اُمُ الفضل به کنیزا گفت پشت دربِ حجره کف بزنید و هلهله کنید تا کسی صدای حضرت رو نشنوه خدایا آقا داره از سوز زهر به خودش می پیچه، چه کشید امام جواد اون ساعتی که اُمُ الفضل درِ حجره رو بست و دستور داد شادی کنند. دلم از بیکسی در التهاب است خدایا ناله هایم بی جواب است کِشم پا بر زمین از سوزِ این زهر نوایِ کامِ خشکم آب آب است قربون عمر کوتاهت برم بیست و پنج سال بیشتر نداشت،آی مردم، آی مسلمونا کجای عالم سراغ دارین کسی تشنه باشه هی صدا بزنه جگرم داره میسوزه، اما کف بزنند و هلهله کنند، بمیرم برای لبهای خشک آقا مثل جدش حسین تشنه لب غریبانه جان داد😭😭😭 اون زنِ ملعونه دستور داد بدن امام جواد رو بالای بام ببرند، بدن امام جواد سه روز بالای بام بود اونم زیر آفتاب سوزان یک روز یکی از شیعیانِ امام جواد از کوچه رد میشد، نگاه کرد دید کبوترها بالهاشونو باز کردن و سایبان کردن، پرسید بالای بام چه خبره؟ گفتن مگه نمیدونی بدنِ میوه ی دل زهرا جواده😭😭😭آی کبوترا شما اومدین روی بدن امام جواد سایه انداختین اما شما که کربلا نبودین بجای شما اسبها بر بدن جگر گوشه ی زهرا امام حسین تاختند، شیعه ها بدن امام جواد رو گلبارون کردن، اما بمیرم برای امام حسین عوض گُل روی بدنش نیزه شکسته بود، شمشیر شکسته بود، وقتی زینب کنارِ بدن برادر آمد باور نمی کرد این همون حسینی باشه که چند لحظه پیش زیر گَلوشو بوسیده بود از روی تعجب صدا زد آیا تو حسینِ منی؟ آیا تو برادرِ منی؟ حسین آرامِ جانم حسین روح و روانم حسین درمان دردم حسین دورِت بگردم •┈┈••✾•✾•✾••