دلم میخواست هرشب جمعه با امام زمان کربلا بودم   به دنبال یوسف زهرا در به در سوی کوچه ها بودم مرا کشته درد شیدایی امان از این عشق و رسوایی بیا ای حلال مشکلها تو را جان مادرت زهرا دلم می خواست در شب جمعه با امام زمان کربلا بودم به دنبال یوسف زهرا در به درسوی کوچه ها بودم مرا کشته درد شیدایی امان از این عشق و رسوایی بیا ای حلال مشکلها تو را جان مادرت زهرا دلم میخواست قبر گمشده را با امام زمان می شدم زوار اباصالح روضه میخواند و میزدم من خود بر در و دیوار به یاد ان صورت نیلی میزدم اندر صورتم سیلی بیا ای حلال مشکلها تو را جان مادرت زهرا