سبک شبانگاهان بنام خدا خودم دیدم مادرم زهرا بین دیوارو در صدامیزد=سرش روی سینه ام بودویاعلی ادرکنی صدامیزد نگاه من بر درو دیوار=تماشایمدیدن مسمار=صدامیزد مادرم زهرا=بیامنرااززمین بردار مرومادرمادرای مادر..... خودم دیدم شعله آتش ازدر خانه بر فضامیرفت=دوتادستمادرم روی سینا اش بودو ازنوامیرفت حسن دستش دست مادر بود=نگاه من جانب در بود- -خودم دیدم فضه میآمد=ولی چشمش سوی دیگر بود مرومادرمادرای مادر.....