صلوات‌الله‌علیه‌و‌آله صلوات‌الله‌علیه صلوات‌الله‌علیه انگاری که روزای خوبه زندگی داره تموم میشه میدونی که بعدِ تو بابا خوشی برامن حروم میشه بابا جونم خودت اینو میدونی دیگه بی تو میشم تنهای تنها بدونِ تو با این مردم عزیزم علی دیگه غریب میشه تو دنیا جونِ زهرا واسه‌ی یه بارم بازم منو صدا کن واسه‌ی دلخوشی علی باز بیا چشاتو واکن دوسِت دارم مهربون بابا حالا دیگه انگاری وقت راحت شدن از غمِ دنیاست یه تشت پر خون جلو رومه دلم پیش مادرم زهراست از اون روزی که مادرم زمین خورد دیگه دنیا تموم شدش برا من دیدم مادر دست منو گرفته آخه دیگه چشماش نمیدید اصلا داغ کوچه عمریه تمومه وجودم و سوزونده چند ساله که یه بغضه عجیبی میون سینه مونده غریبم من آه و واویلا عبا به روی سرم اما گرفتم دستم رو به دیوار شبیه مادر شدم آخه تو کوچه خوردم زمین چند بار دمِ آخر تو این کنج غریبی به زیرِلب روضه میخونم حالا لبِ تشنم داره یادم میاره که جدم بود تشنه میون صحرا حالا با لبِ تشنه نشستم منتظر جوادم دونه دونه غمِ کربلا باز داره میاد به یادم غریبم من آه و واویلا