|⇦•شاکله ی انّما....
#روضه و توسل به حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده به نفس استاد حاج منصور ارضی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
شاکله ی انَّما قاب دعای زینب است
گنج نهان جهان سرِّخدای زینب است
اسوه ی ایوب ها وقت بلای زینب است
بر لب ما بهترین زمزمه یا زینب است
ما همگی نوکریم و سرور ما زینب است
شوکت سادات ماست، فخرِ مقامات ماست
متنِ حکایات ماست ،شرحِ بیانات ماست
جلوه ی آیات ماست، مرجع حاجات ماست
ترس مناجات ماست، شوق عبادات ماست
جنّت و نار است او خوف و رجا زینب است
درِّ گران سنگ حلم بین صدف دیده شد
در دل دریای صبر موج شعف دیده شد
دفتر خلقت نوشت لوح شرف دیده شد
پای ضریح دمشق شاه نجف دیده شد
زائر هر روز آن شخصِ ابا زینب است
مست سبوی ازل در طلب این خُم اند
شعله به جانم بکش فکر بکن هیزم اند
جَلد همین گنبدم عاشق این گندمم
از برکات علی هیچ فقیری نماند
پای همین سفره ها فاطمه ما را کشاند
سائل این خانه را نزد حسینش نشاند
دست گدا را گرفت پیش حسن جان نشاند
کار پذیرایی از این همه با زینب است
محور عرش است او
اهل جنان شاهدند صاحب صبر است او
ملک و مکان شاهدند راوی فتح است او
نطق و بیان شاهدند مادر اشک است او
گریه کنان شاهدند اهل بکا واقف اند
امُّ بکا زینب است.
مایه ی آرامشش بوده صدای حسین
سایه ی امنیتش بوده عبای حسین
زندگیش وقف شد، وقف برای حسین
هر چه که در چنته داشت کرده فدای حسین
قلّه ی ایثار گفت کوه وفا زینب است
واژه ی مظلوم را اول غربت نوشت
هر چه بلا دیده بود وقت اسارت نوشت
غصه ی انبوه را با چه شهامت نوشت
با قلم گریه اش شعر مصیبت نوشت
روضه ی منضوم در کرب و بلا زینب است
اهل و عیال حسین در دل آزار بود
کوفه و شامات بود کوچه و بازار بود
در دل نامحرمان کار حَرم زار بود
تا خود بزم یزید شمر جلو دار بود
هم قدم خولی و حرمله ها زینب است
حسین خواهر تو بر غمت دچار شده
دلم هوای تو کرده که بیقرار شده
مگر نگفتم عزیزم که بی تو میمیرم
همیشه قاتلِ عاشق غمِ نگار شده
در احتضار کنارتان بودم
برس بداد دلم وقت احتضار شده
*عبدالله میکه دیدم رو به قبله خوابیده پیراهن خون آلود رو تو بغلش گرفته..*
اگر تو کشته ی اشکی دو دیدهٔ ترِ من
برای روضه ی گودال سفره دار شده
ز خاطرم نرود خاطرات کرب و بلا
دوباره دور و برم پر از غبار شده
داداش!
به روی چادر من جای پای قاتل توست
لگد به روی لگد بر تنم نثار شده
زنان کوفه همه سنگ باز قهارند
چقدر راس تو با سنگها شکار شده
رباب موی سرش کند و داد زد زینب ببین
سرِ پسرم سهم نیزه دار شده