بانویی که من مدینه خدمتش بودم
قد و قامت رشیده داشت
موهاش سفید نبود
قامتش کمان نبود
اُمّ حَبیبه نبودی ببینی در کمتر از نیم روز ،
هجده عزیزم رو سر بریدند
این حرفه ماست ها
و الا بریدن سر ها کمتر از یک ساعت طول کشید
شام غریبان که حمله کردند به خیمه ها ، اول سرها رو بریدند
فقط برا ابی عبدالله طول کشیده....
اونم نانجیب ها باهاش بازی می کردند....
بانوی من یه نشانی دیگری هم داشت
هرگز از حسینش جدا نمی شد
اگه تو همون زینبی ، پس حسینت کجاست...
اون سری که روی نیزه می بینی ، موهاش سوخته حسینه منه
هنوز هم ازش جدا نیستم...
یاد همه ی بچه های مدافع حرم زینبی بخیر
سردار سلیمانی
حاج حسین همدانی
ابومهدی المهندس
بروبچه هایی کن هنوز پیکراشون نیومده
اوناهم فیض ببرند
در بعضی نقلها این اضافه ای هم داره
دیدند اُمّ حَبیبه از بالا بام خانه اش اومد پایین ،
در خونه ی مردم کوفه رو میزد
هر چی چادر و پارچه بود جمع می کرد ،
با یه بیت ناله یاحسین رو بگو
دعا رو شروع کنیم
داداش
▪️معجر سر هر کس که بوده نیست دیگر
▪️عباس از این ماجراها بی خبر نیست
حسین....
بأبی المُستَضعَفُ الغَریب یا اباعبدالله
▪️زینب و کوچه و بازار ، امان از کوفه
▪️زینب و این همه آزار ، امان از کوفه
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔
@rozehayemirza_matn