از هرچه به جُز سیرِ الی الله حذر کرد خونی که درآینده ی ده نسل اثر کرد او صحبت حق بود که در گوشِ زمان خواند با تیغِ کلامش همه را زیر وزِبَر کرد از کَثرتِ کُفران نهراسید و به میدان با لشگر هفتاد و دو تا،کارِ دِگر کرد شیطان هدفش بود مُکَدَّر کند او را غافل شد و آن آینه را آینه تر کرد جا دارد اگر روضه ی مکشوف بخوانیم آنجا که تماشای بَدن های پسر کرد شد باعث سو سو زدن شعله ی خورشید ظلمی که خسوف آمد و در حق قمر کرد لبهایِ ترک خورده ی حاجیِ حرم را با تیر و کمان اَبرهه مهمان سه پَر کرد گودال سرافکنده ترین جای زمین شد چون فاطمه را گریه کن روضه ی سر کرد تاریخ به تصویر کشیده است که شاهی بر نیزه ی غربت،چه غریبانه سفر کرد ای شعر ازین بیش به آتش مکشانم با ریشه ی صبرم سخنت کار تبر کرد صد سال دگر هم برود باز همین است بی جامِ غم او نشود عُمر به سر کرد این سلسه ی عشق عجب منشاءِ سود است هرکس که در این حلقه نیفتاد ضرر کرد  🔸شاعر: ___ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————