قصههای ما قصههای بیکسی نیست، قصههای روزهای تلخ و شیرین نیست که در گذر تاریخ میگذرند، قصه ما قصه مردان مردی است که ناباورانه از دل روزگار چون سیمرغهای عاشق سربرآورده، پروازکنان تا قاف یقین پر میگشایند و عاقبت در قبله آرزوهای خود جان میبازند؛ ما در اندیشه بلند خود آن هنگام که آفتاب لب بام تاریخ طلوع کرد خدای بزرگ را سپاس گفتیم و تا روزی که غروب جهان فرا برسد شکرگزار خواهیم بود؛ ما در ایمان ابدی خود یاد گرفتیم دنیا محل جنگیدن است؛ جنگ میان روز شب، خیر و شر، ناپاکی و پاکی، زیبا و زشت... و ما سرباز تمام خوبیهایی هستیم که برایش سر میبازیم و جان در کف گذاشتهایم.. اینجاست که ما در قلب تاریخ حادثهها را رقم زدیم و نام خود را به یادگار برای نسلهای بعد به جا گذاشتیم باشد که پدران به پسران و پسران به آیندگان منتقل کنند که برای وجب به وجب این خاک سرهای بسیاری افتاده و خونهای بسیاری ریخته شده است.. ما سرباز وطن هستیم، ما در کنام تاریخ به کمین دیوان نشستهایم تا بدانند اینجا همچنان مردانی نفس میکشند که قلبشان برای پاسداری از خاک ایران در برابر انیران میتپد...
@syriankhabar