🥀 آفت‌های زندگی 37 ادامه ماجرا... همه و همه ی بدبختی های ما از آگاهی نداشتن ما از خوب و بد دنیاست، ما فکر می‌کنیم خوب و بد رو میدونیم در حالی که گاهی بد تشخیص می‌دهیم. فرشاد گفت خوب حاج آقا میشه این خوب و بدها رو مشخص کنید؟ حاج آقا گفت دین مشخص کرده، حالا اگر موافقید با هم چندتاش رو بررسی می‌کنیم. سعید گفت البته الان دیگه دیر وقت شده انشاء الله برا جلسه بعد. خلاصه از هم خداحافظی کردیم و قرار شد یه وقت دیگه بیاییم. جلسه بعد وقتی اومدیم فرشاد گفت حاج آقا قرار شد راه تشخیص خوب و بد دنیا رو بگید. حاج آقا گفت قبل از شروع اون بحث این رو میدونیم که الان منکرین وجود خدا تعدادشون کم هست چون اکثرا طبق فطرت و ذات خودشون قبول دارن خدا وجود داره هرچند در ظاهر به هر دلیلی لجبازی میکنن و میگن خدا وجود نداره. یه سوال، اگر شما صبح بخوایی از خونت بری بیرون ببینی یه کوپه خاک دم در خونت ریختن چی میگی؟ فرشاد گفت میگم کدوم پدرسوخته ای اینو ریخته اینجا، اگر کسی بگه این خود بخود اینجا جمع شده چی میگی؟ چیزی نمیگم چون معلومه مخش تعطیله، حاج آقا گفت به نظرتون جریان طبیعت میتونه کاری کنه که یه خونه با این نظم و اصولی که معمار میسازه درست بشه؟ فرشاد گفت نه، حاج آقا گفت پس این حرفهایی که بعضی ها در مورد دنیا و طبیعت میزنن رو قبول نداری که میگن خدایی وجود نداره و هرچی در دنیا هست رو طبیعت با شعوری که داره درست کرده؟ فرشاد گفت من نمیدونم اونا چه فکری کردن که این حرف رو زدن ولی به نظر من این حرف عاقلانه نیست چون این سیستمی که بدن انسان داره کار غیر از خدا نیست. ادامه ماجرا در قسمت بعد... https://eitaa.com/s69z69