🍀🌺🍀 درد و دل یه دوست
🍀🌺🍀 سلام
🏴شش هفت سال پیش توفیق داشتم برای اربعین برم.
یه غذایی بود اکثر موکبا داشتن.
شبیه قیمه بود اما با لوبیا سفید پخته میشد. من تا روز آخر پیاده روی نمیدونستم این غذا گوشت داره😂
من برخلاف چیزی که میبینید بسیار خجالتی هستم🙈
جاهایی که فلافل یا مرغ یا غذاهای دیگه میدادن معمولا صفی بود منم روم نمیشد صف بایستم خلاصه که من هر وعده همون برنج و لوبیا سفید روزیم میشد.
توی ظرفای یکبار مصرف بی کیفیت با برنج هندی بی کیفیت خورشتش هم لوبیا سفید بود با رب گوجه که روز آخر فهمیدم گوشتم داره ولی روزی من نبوده☹️
خیلی سفر سختی بود. هردوتا پام تاول زد و عفونت کرد و اصلا یه وضعی شد که نمیتونستم راه برم.
خاطره از گرسنگی و تشنگی زیاد دارم😂 البته بقیه همراهام اینطوری نبودنا...
الان
دلم از اون قیمه ها میخواد ...
دلم پای داغونمو میخواد...
اون گرسنگی که داشت اشکمو در
می آورد ....دلم میخواد😭😭😭
آب خوردن توی لیوانایی که اون دختره توی همون آب خوردن میشستشون😭❤️
اربعین رفته ها میدونن چی میگم...
از پای پر آبله
تشنگی
گرما
با بچه کوچیک
بعضی وقتا هم گم شدن و جاموندن و تب کردن
چه لذتی داره وقتی یه کمی شبیه عمه ی سادات میشی...
🏴 🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
#محرم #امام_حسین #اربعین