#روایت_ناب #حاج_قاسم 🌱محتاج دعایم... 🔷روزی يكی از همرزمان نزديك شهيد بزرگوار حاج قاسم سليمانی می گفت: در يكی از سفرهای سردار سليمانی در بحران داعش در عراق كه در فصل زمستان صورت گرفته بود، حاج قاسم در شرايطی از عراق تماس گرفت كه صدای تيراندازيها به وضوح به گوش می رسيد و وی در شرايط جنگی قرار داشت. ايشان در اين تماس اظهار داشت كه: شنيده ام تهران برف سنگينی آمده است. گفتم : بله... همينطور است. گفت: به مطلبی كه می گويم با دقت گوش كن و سريع اقدام كن، با اين برف آهوهايی كه در كوه نزديك پادگان مقر سپاه وجود دارد حتما برای پيدا كردن غذا پايين می آيند. همين امروز به اندازه كافی علوفه تهيه كن و در چند جا قرار بده كه آنها از گرسنگی تلف نشوند. من چون آن زمان فرمانده بودم سريع اقدام كردم و تا ظهر نظر ايشان را عملی نمودم. با كمال تعجب بعدازظهر مجددا زنگ زد و گفت: چه كردی؟! گفتم: دستور فرمانده عملی شد و آهوها دعاگو هستند. من از ايشان سوال كردم در اين شرايط سخت كه با داعش درگير هستيد چگونه به فكر آهوهای نزديك مقر هستيد؟! وی پاسخ داد: من به شدت به دعای خير آنها اعتقاد دارم.  ✅ @vaslekhooban ‌