❗️تلخ مثل زهر
❗️در میان روایتهای «داناهو»، این آخری هولناکتر است:
بخش دوم
🔹«اما حوادث بدتری در راه بود. مردم گرسنه که رنج بیغذایی آنها را دچار جنون کرده بود به خوردن گوشت انسان روی آورده بودند. آدمخواری جرمی است که تاکنون در ایران ناشناخته بوده و از این رو مجازاتی برای آن در قوانین این کشور وجود ندارد. مجرمین اغلب زنان هستند و قربانیان، کودکانی که از جلوی خانههایشان ربوده میشوند یا در شلوغی بازار قاپیده میشوند. مادران از اینکه برای گدایی تکه نانی کودکشان را تنها بگذارند، میهراسند. زیرا ممکن است در غیبت آنان کودکانشان ربوده و خورده شوند.
🔸هر وقت در بازار یا معابر باریک و پر از چالهوچوله راه میرفتم، دیدن این همه بدبختی علنی آدمیزاد در آنجا حس ترس مشمئزکنندهای به من میداد. کودکانی که پوست و استخوان بودند دور آدم جمع میشدند و برای لقمه نانی یا پولی که بتوانند با آن نان بخرند، التماس میکردند و هنگامی که چند پول سیاه به آنها میدادی، نمیتوانستی این فکر عذابآور را از ذهنت بیرونی کنی که شاید سرنوشت آنها هم، دیر یا زود، سردرآوردن از دیگ غذاست...
🔹نظمیه هشت زن را بازداشت کردهاند که اعتراف کردهاند تعدادی کودک را ربوده و خوردهاند و عذرشان این بود که گرسنگی، آنها را به چنین جرم هولناکی وادار کرده است... روز بعد مورد هولناکتر دیگری از آدمخواری کشف شد. دو زن ، با دستان خونآلود دستگیر شدند. آنها دختر هشتسالهای را کشته و مشغول پختن او بودند!
✍می دانید چرا قحطی شده بود؟ پاسخ آن در بخش های بعدی...
#سید_امین_کشاورز
@sa_keshavarz