🔹آخرین‌باری كه حسین را دیدم ۱۵ روز قبل از شهادتش بود، و بسیار ناراحت و دلگیر از اینكه به تهران آمده است. او از من و مادرش خواست كه برای زیارت شهداء به بهشت‌زهرا برویم و ما هم رفتیم. 🔸 پس از اینكه بر سر مزار دوستانش فاتحه‌ای خوانیدم به خانه برگشتیم. وی به مادرش گفته بود كه مادر دلم خیلی گرفته است شما نمی‌دانید در جبهه چه خبر است، آنجا بهشت است. انسان باید آنجا باشد تا درك كند جبهه یعنی چه؟ 🔹موقع رفتن ساكش را برداشت و او را از زیر قرآن رد كردیم. در لحظات آخر با گرمی مرا در آغوش گرفت و روبوسی كردیم و گفت: حاجی‌آقا مرا دعا كن تا موفق شوم. من هم گفتم: برو انشاءالله موفق می‌شوی.» 🌷 شهادت : عملیات مسلم‌ابن‌عقیل۱۳۶۱ ، سومار ، اصابت کاتیوشا به خودرو https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1