آمدم گریه کنم ناله ی غربت بزنم دهن نوحه گر و پلک ترم خاکی شد آنقدر سنگ از این غربت تو زاری زد سنگ قبر حسن آقای کرم خاکی شد گفتم از غربت تو غربت اصلی جا ماند روضه خوانی تو کردم اثرم خاکی شد روضه ی صورت حوریه و دست ابلیس کودکی گفت جهان در نظرم خاکی شد بـی حیـا آمـد و سـد کرد ره زهــرا را مـادری گفت حسـن آه پرم خاکـی شد : درد ما نیز به دست تو دوا خواهد شد گـره کـار به چشمـان تو وا خواهد شد حاجت دیدن صحن تو روا خواهد شد در بقیع گنبد و گلدسته بنا خواهد شد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1