هدایت شده از دال فاء
🍂 🔻 تقريبا تمامی تأسيسات حیاتی بغداد، در همان شب اوّل حمله آمریکا، از كار افتادند. صدام در همان شب بمباران، بعد از آنكه از طرق مزدوران اطلاعاتی خود در عربستان سعودی خبردار شد كه امشب بغداد بمباران می‌شود، اين شهر را ترك كرد. او و پسرش قصی و من نيز به همراه آنها به منطقهء «الدجيل» رفتيم. اين منطقه در فاصلهء 90 كيلومتری بغداد قرار دارد. در آنجا خانه‌هایی در صفوف منظم احداث شده است كه ظاهرشان، نشان نميداد كه يك منطقهء نظامی باشد؛ بلكه خانه‌هایی معمولی به نظر می رسيدند. وارد يكی از آن خانه ها شديم. در زير تمام اين منازل، پناهگاهی است كه به خارج از خانه راه دارد. درختان انبوه، جاده‌های وسيع و راه ورود و خروج به پناهگاها را پوشانده بود. صدام بيشتر اوقات را در اين مكان به سر می برد و مرا به جای خودش برای بررسی اوضاع به بغداد می فرستاد. من از مناطقی كه توسط هواپیماهای متحدين بمباران شده بودند و همچنين از نيروهای مستقر در كويت، عليرغم حمله‌های شديد هوايی، ديدار كردم. دستگاههای تبلیغاتی رژيم، شجاعت صدام را می ستودند و به مردم می گفتند كه رهبر معظم با وجود بمباران شديد متحدين، با سربازانش ديدار كرد و احوال آنها را جويا شد؛ اما نمی دانستند كه رهبر بزرگ اعراب! از ترس شديد در پناهگاههای الدجيل و ديگر نقاط خود را مخفی كرده است https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1