⚘﷽⚘ مولای خوبم غروب جمعه ای دیگر رسیده و باز هم ما تنها ماندیم و غیبت تان تمدید شد... ومن نمیدانم چه بگویم وقتی میان ثانیه های دلتنگی اسیر شده ام و راه گریزی ندارم... خدا میداند چقدر سخت است میان این دنیای بزرگ بدون صاحب و مقتدا باشی... یوسف زهرا نگاهم کن و چشم های پر التماس و سینه بغض آلودم را ببین... میدانی آقا؟ دلم به وسعت اقیانوس گرفته است و به هر طرفی که قدم می‌گذارم به بن بست میرسم،مددی میخواهم از جنس خودت که بیایی و غصه هایم را به زیر بالهای مهربانیت بگیری که شاید کمی از آن تردیدها و بغضهایش به معجزه دستانت سامان بگیرد... مهربان عالم یقین دارم که گوشه ای از نگاهت برای عاقبت بخیری کافیست و زندگیمان را زیر و رو میکند... و من حالا آمده ام و دستان خالی ام را دخیل بسته ام به شکوفه های اجابت وجودت و با اشک چشمانم به عنایت تو دل خوش کرده ام... آقای من دراین غروب جمعه بازمزمه دعای سمات و آل یاسین وجودمان را شستشو میدهیم وعهدمیبندیم که تاهمیشه مهرشما و اهل بیت راهمچون نگینی درخشان بر قلبمان حک کنیم که هیچ وقت و هیچ کجا فراموشتان نکنیم ان شاءالله.. ؟ 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1