خیلی ها خبر ندارند که در غارهای رشته کوه هیمالیا، در تاریکی و سرمایی فراتر از تحمل سایر انسان ها، مرتاض هایی هستند که علاوه بر مغلوب کردن هواهای نفسانی، با انواع سختی های محیطی (از جمله بی غذایی، فشار دائمی روی مفاصل و حتی بی هوایی!) روبرو می شوند و محیط را مغلوب اراده خود می کنند. با خودم می گویم که چرا ما نباید این اراده قوی را باشیم؟ ما چه چیزی از آنها کمتر داریم؟ کمتر نداریم که هیچ، بیشتر هم داریم: ((وَتَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ مَا لَا يَرْجُونَ  : و از جانب خدا به چیزهای امید دارید که آنها ندارند (پس چرا سستی می کنید؟!).)) نساء، 104. در حدیثی است که انسان در کمترین درجه بهشت به اندازه ای امکانات دارد که می تواند تمام مردم زمین را مهمان کند. آیا بهشتی با این توصیف انگیزه کمی ست؟ باید نگاهمان را عوض کنیم. مؤمن اتفاقا همین سختی کشیدنش در دنیا سرمایه های پروازش می شود. ((صبر براى ایمان همچون سر براى بدن است. هیچ خیرى در بدنِ بدون سر نیست و هیچ خیرى در ایمانى که صبر با آن نیست نمى‏باشد.)) نهج البلاغه کلمات قصار 82. مؤمن دوست دارد به خدا نشان دهد که در سختی ها برای او صبر می کند. و همان نگاه خالق کافی ست که سختی کشیدن را برایش شیرین کند. ((ناز پرورد تنعم نبرد راه به دوست * عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد)) حافظ جهاد امروز ما کارمان است. در جامعه مؤمنین سستی معنا ندارد. معلم در درس دادنش، پزشک در بیمار دیدنش، مهندس در طرح ساختمانی اش و ... همه این ها جهاد است: ((امروز، روز عمل است نه حساب! و فردا روز حساب است نه عمل!)) امیر المؤمنین (ع) ★***★ کانال راه رشد @sabilroshd