هرکس توحید را در جلوهای که خودش اهل آن است، خوب درک میکند و وقتی درک کرد؛ معمول آدمها که عناد و سرکشی ندارند، خاضع میشوند.
در ماجرای ساحران فرعون، آنها وقتی جلوه توحید را در تبدیلشدن عصای چوبی به مار دیدند، فهمیدند این دیگر عادی نیست، این یک قدرت مافوق بشر پشت آن است، قدرتی که جز تسلیم مقابل آن چارهای نیست و سرکشی مقابلش جز خسران برای انسان نخواهد داشت.
«فَأَلْقَوْا حِبَالَهُمْ وَ عِصِییَهُمْ وَ قَالُوا بِعِزَّةِ فِرْعَوْنَ إِنَّا لَنَحْنُ الْغَالِبُونَ - فَأَلْقَیٰ مُوسَیٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِیَ تَلْقَفُ مَا یَأْفِکُونَ - فَأُلْقِیَ السَّحَرَةُ سَاجِدِینَ - قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ الْعَالَمِینَ - رَبِّ مُوسَیٰ وَ هَارُونَ» (الشعراء: ۴۴ - ۴۸)
در ماجرای ملکه سبأ نیز همین اتفاق افتاد، سلیمان علیهالسلام به او جلوههای معماری و قدرت خود را نشان داد، اول ماجرای تخت و بعد کاخ بلورین؛ ملکه گمان کرد رودی در حرکت مقابلش است و دامن خود را بالا زد که خیس نشود، اما سلیمان گفت: این بلورهای صیقل داده شده است؛ اینجا بود که ملکه خاضع شد و گفت: خداوندا من با تسلیم تو نبودن به خودم ظلم کردم؛ ایمان آوردم با سلیمان برای پروردگاری که رب همهگان است
در انقلاب اسلامی نیز تا وقتی ما صرفاً در مرحله نظریه و حرفهای زیبا بمانیم، دنیا حرف ما را قبول نخواهد کرد تا جلوههای تمدن اسلامی و شکوه و اقتدار خود را به رخ دنیا نکشیم، برای کسانی که فقط این چیزها را میفهمند جاذبهای نخواهیم داشت. پس چارهای نیست جز اینکه برای صدور انقلاب قوی شویم و شکوه توحید در دنیا را به رخ دیگران کشیم
@sabk_zendegi_arshian