چقدر به دوستانم که مادرانی دوست داشتنی، مهربان و حمایت کننده داشتند، غبطه می خوردم و چقدر عجیب بود که آنها به مادرانشان وابسته نبودند ... نه دائم بهشان تلفن می زدند، نه همیشه به ملاقاتشان می رفتند، نه خوابشان را می دیدند و نه زیاد ازحد بهشان فکر می کردند. ولی من در طول روز بارها مجبور بودم فکر مادرم را از ذهنم برانم و حتی امروز که ده سال از مرگش می گذرد، اغلب پیش می آید که بی اختیار به سمت تلفن می روم تا با او تماس بگیرم. اوه همه این ها به لحاظ منطقی برایم قابل درک است. سخنرانی ها درباره این پدیده کرده ام. برای بیمارانم توضیح می دهم کودکانی که مورد بدرفتاری قرار می گیرند، اغلب به سختی از خانواده ی ناکارمدشان جدا می شوند، در حالی که کودکان والدین خوب و مهربان، با تعارض کمتری از آنها فاصله می گیرند. اصلا مگر یکی از وظایف والدین، قادر ساختن کودک به ترک خانه نیست؟ 👤 اروین د. یالوم 📚 مامان و معنی زندگی https://eitaa.com/sabkezendegikareemane