✨فویل للمصلّین... 《 این نمازی که ما و همه‌ی ارباب غفلت به جا می‌آوریم و به جا می آورند، از نظر خوبان، به جای خود یک نوع گناه و خلاف ادب است و خوبان چنین نمازی را نفاق و دروغ و دعوی بی‌حقیقت می‌بینند و همینطور هم هست.  آنان هرگز به چنین طاعت و عبادتی راضی نمی‌باشند و از آن شرم دارند و از به جا آوردن اینچنین نمازی، وجودشان متزلزل می‌گردد؛ نمازی که حرکات ظاهری در آن، درست نقطه‌ی مقابل حرکات درونی و قلبی بوده و قلب با حرکات ظاهری همگام نیست؛ نمازی که دعوی محض است و همه‌ی حرکات و سکنات ظاهری و باطنی در غیر وقت نماز بر خلاف ادعاهایی است که در نماز هست؛ نمازی که یک جمله‌ی از آن این است که : " ایّاک نعبد" یعنی " فقط از تو طاعت می‌بریم و تویی معبود و مطلوب ما" در صورتی که از غیر او  و از نفس خود طاعت برده و غیر او معبود و مطلوب دل ماست! و جمله‌ی دیگری از آن این است که " اهدنا الصراط المستقیم" یعنی خدایا ما را به صراط مستقیم در عبودیت هدایت بفرما؛ در حالی که سعی ما در همه‌ی ساعات، در طریق خلاف و در طریق هوا و شیطان است؛ نمازی که یکی از حرکات ما در آن عبارت است از "سجده" و ظاهر ما در آن چنین نشان می‌دهد که از غیر او فرار و به سوی او اقبال می‌کنیم، آن هم با تذلّل و فناء، در صورتی که قلب ما از این فرار کاملا بی‌خبر و بلکه در فرار از حق به سوی اغیار است و شاید در همان حال هم در اینجا و آنجا و به دنبال این و آن و پراکنده‌ی در وادی‌های اغیار باشد و خلاصه؛ نمازی که اگر نبود دستور خود خدای متعال و اگر نبود رأفت و رحمت و عفو او، چندان مطلوب و بلکه اصلا مطلوب نبود و یا لا اقلّ نوعی خلاف ادب به حساب می‌آمد و این دستور واجب حضرت حق است که می‌گوید با همین حال و با همین خصوصیات نیز باید آن را به جا آورد، و سرّ این دستور واجب را آنچنان که باید، خود او می‌داند. این اندازه برای ما معلوم است که رأفت و رحمت و عطف خاصی از جانب او در این بین هست که به انسان غافل و جاهل هم می‌گوید: باز به سوی ما روی بیاور که عفو و غفران ما واسع و رحمت ما شامل و بی‌نهایت است. عدم توجه به سرّ این دستور است که ارباب غفلت را در مغرور بودن به اینچنین نمازها و عبادت‌های دیگر، به اشتباه بیشتر انداخته و در نتیجه نظرشان به طاعتشان معطوف گشته و خیال می‌کنند از اهل عبادت هستند و عبادتی انجام داده‌اند. رو مکن زشتی که نیکی‌های ما زشت آید پیش آن زیبای ما خدمت خود را سزا پنداشتی تو لوای جُرم از آن افراشتی چون تو را ذکر و دعا دستور شد زان دعا کردن دلت مغرور شد هم‌سخن دیدی تو خود را با خدا ای بسا کس زین گمان افتد جدا گرچه با توشه نشیند بر زمین خویشتن بشناس و نیکوتر نشین ( دفتر دوم مثنوی) 》 🔹 استاد محمد شجاعی 📖مقالات، ج۲، ص ۴۸ و ۴۹ https://eitaa.com/sabkezendegikareemane