💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• 📜 💠شهید مدافع‌حرم ابراهیم عشریه 🖍قسمت اول 🔹یکم شهریور سال۱۳۵۶ در شهر نکاء، کودکی از تبار مازندران، پا به عرصه گیتی گذاشت. پدرش او را ابراهیم نامید. او فرزند سوم از خانواده‌ای شش‌نفره بود. خانواده‌ای که با درآمد حاصل از شغل حلبی‌سازی پدر امرار معاش می‌کرد. دوران ابتدایی را در دبستان شهید اشجعی، راهنمایی را در مدرسه امام موسی صدر و سپس دوران متوسطه را در دبیرستان شهید بهشتی و در رشته ریاضی و فیزیک در شهر نکا به پایان رسانید. 🔸از کودکی بانشاط، شجاع و پُر انرژی بود و به رشته‌های ورزشی و فعالیت‌های اجتماعی علاقه داشت. از همان دوران، شروع به یادگیری قرآن کرد. او در سال تحصیلی ۱۳۷۵-۱۳۷۴ موفق به أخذ دیپلم شد. خدمت مقدس سربازی‌اش را در معاونت عقیدتی سیاسی ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران در شهر تهران (خیابان جمالزاده) طی نمود و در سال۱۳۷۷ به زادگاهش بازگشت. گرایش جدی شهید عشریه به تذهیب نفس و اخلاق از همان دوران مقدس آغاز گشت و پس از آن در تمام طول عمرش هیچگاه شرکت در جلسات اخلاق اساتید مختلف را رها نکرد. 🔹به دلیل اُنسی که با قرآن داشت، در کانون قرآنی نکا شروع به فعالیت نمود. همان سال هم در آزمون سراسری رشته ریاضی محض دانشگاه پیام نور بهشهر پذیرفته شد و شروع به تحصیل کرد. واقعه‌ی سیل سال۱۳۷۸ همه چیز را در نکا به ویرانی کشاند تا ابراهیم و خانواده‌اش را مجبور به ترک شهر و تغییر محل زندگی‌شان کند. این جابجایی اجباری، تحصیل او را در دانشگاه با دشواری زیادی روبرو کرد. 🔸در سال ۱۳۷۹ با خانواده‌ای از شهر نکا وصلت نمود و مراسم عقد بسیار ساده‌ای را برگزار نمودند. کمتر از یک‌ماه بعد، به دلیل علاقه به نظام و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ‌پس از قبولی در آزمون ورودی و طی مراحل گزینشی، وارد دانشگاه افسری که آن زمان در شهر اصفهان واقع بود گردید تا دوران آموزشی افسری‌اش را به مدت ۴سال سپری کند. او با نوع تفکر، علم، آگاهی و اعتقادی که کسب کرده بود وارد این سازمان مقدس شد و گفت: با شناخت صحیح و پیروی از اندیشه امام خمینی در به اهتزاز درآوردن پرچم توحید در این مسیر قرار گرفتم. 🔹در اردیبهشت سال ۱۳۸۲ و مصادف با میلاد پیامبر اکرم، مراسم عروسی‌اش را در نکا برگزار و پس از مدت کوتاهی برای ادامه زندگی مشترک در منطقه دُرچه اصفهان، منزلی در نزدیکی مسجد اجاره نمودند. اینکه منزلش در همسایگی مسجد باشد برایش بسیار اهمیت داشت. در طول دوران آموزش افسری باید از صبح زود تا حدود ۵ و ۶ بعدازظهر در دانشکده افسری حضور می‌یافت. این وضعیت در ابتدای زندگی مشترک، خیلی برای او و همسرش سخت بود اما با صبوری و مهربانی طرفین، این مشکلات گذشت تا اینکه در تابستان سال۱۳۸۴ دوران افسری به اتمام رسید. 🔸حاصل زندگی مشترک‌شان، سه دختر به نام‌های زهرا، زینب و فاطمه معصومه بود. او با وجود تمام این مشکلات، هیچگاه ورزش جودو را ترک نکرد؛ ورزش جودو را از سال۱۳۷۳ شروع کرده بود و نهایتاً در این رشته به درجه استادی دان۳ رسید. بلافاصله با درخواست شخصی و علاقه و استعدادی که از خودش نسبت به علوم نظامی ‌در دوران آموزشی نشان داده بود، برای ادامه‌ی خدمت به مرکز آموزش افسری علویون که در شهر مقدس قم واقع شده بود معرفی گردید. 🔹امکان حضور در محضر کریمه اهل‌بیت حضرت فاطمه معصومه سلام‌الله‌علیها از آرزوهای دیرینه او بود. ابراهیم استعداد و توانمندی ویژه‌ای در امر فرماندهی و مربی‌گری داشت و لذا پس از مدت کوتاهی ابتدا در کسوت مربیگری تاکتیک و سپس در امر فرماندهی یگان آموزشی به سرعت رشد نمود. تلاش‌های بی‌وقفه شهید عشریه در کسب تجربه و مطالعه‌های بی‌امان، نظم و انضباط، اطاعت پذیری و برخورداری از هوش و استعداد خدادادی، ایمان، اخلاص و اعتقاد به هدف الهی، از او یک مربی ممتاز و متمایزی نسبت به سایر همکاران ساخته بود. 🔸شهید عشریه در کسوت مربیگری دروس رشته‌ی تاکتیک و عملیات مانند رزم انفرادی، رزم تیم و گروه، راپل، آرامسازی و کنترل اغتشاشات، نقشه خوانی، زندگی در شرایط سخت، پاکسازی ساختمان و جنگ شهری، اصول و قواعد رزم، تخصص داشت. او مربی‌گری‌اش را در رشته‌های تجوید قرآن، جودو و دفاع شخصی تکمیل نمود. علاوه بر این استعدادها، او از صدای خوشی نیز برخوردار بود؛ فلذا قاری قرآن و مدّاح قابلی نیز بود و حقیقتاً به صورت عملی شکر این استعداد و نعمت‌های خداوند را با تمام وجود و توان به جای می‌آورد. ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•