📃وصیت نامه شهید سردار سرلشکر مصطفی ردانی پور:
سپاس خداوندی را که انوار جلال او، از افق عقول بندگانش تابان است. و خواستهاش از زبان گویای کتاب و سنت، نمایان.
خدایی که دوستان خود را از دلبستگی به دنیای فریبا رهانید و به شادیهای گوناگون رسانید. نه ازآنرو که آنان را بیجهت زیادی بخشد و یا در پیمودن راههای نیکوکاری ناگزیرشان فرماید. بلکه ازآنرو که خدای تعالی دید لیاقتِ پذیرشِ الطافِ الهی را دارند و شایسته آرایش به صفات زیبایند. پس راضی نشد، که بندگانش رشته ی بیکاری به دست گیرند و عمر خود را به بطالت سپری کنند. بلکه آنان را توفیق عنایت فرمود که به کردارهای کامل خو گیرند. تا از هر چه بهجز اوست آسودهخاطر گشته و مذاق جانشان با لذتِ شرافتِ خشنودیِ حق، آشنا شود.
ازاینرو دلهای خود را به انتظار سایه لطفش، منصرف و آرزوهای خود را به سوی بخشش و فضلش منعطف ساختند.
نزد آنان سروری میبینی که مخصوص دلهای، گردیده به عالم جاوید است و اثر ترسی مشاهده میکنی که از خطرات ملاقات حق حاصل آید.
شوقشان به آنچه به خواستهی حق نزدیکشان نماید همواره در فزونی و میلشان به انجام دستورهایی که از ناحیه حق صادر میشود، پیگیر و گوش شان آماده شنیدن اسرار الهی و دلهایشان از یاد او شیرینکام است.
به مقدار ایمانی که دارند از لذت ذکر بهرهمندشان فرمود و از خزینه عطایش آنچه را شایستهی بخشش نیکوکار مهربانی است به آنان بیمنت ارزانی داشت.
چه کوچک است نزد آنان، هر آنچه دل را از جلال حق مشغول کند. هر آنچه را که باعث دوری از حریم وصالش شود یکبار ترک گویند.
تاآنجاکه از انس با کَرَم و کمال حق لذتها برند و همواره از زیورهای هیبت و جلال جامههای فاخر به تن کنند.
و چون میبینند که زندگی دنیا آنان را از پیروی خواسته خداوند مانع است و ماندن در این عالم میان آنان و بخششهای خداوندی حائل، بیتأمل جامهی ماندن از تن بر کنند و حلقه بر درهای دیوار کوبند و از اینکه در راه رسیدن به رستگاری تا سرحد جانبازی فداکاری میکنند و خود را در معرض خطر تیرها و گلولهها قرار میدهند لذت میبرند.
مرغ جان مردان صحنه کربلا در اوج چنین شرافتی به پرواز آمد که برای جانبازی از یکدیگر پیشی میگرفتند. و جانهایشان را در برابر نیزهها و شمشیرها به یغما میدادند و امروز هم آن واقعه در سرزمین اللهاکبر اتفاقافتاده است. که هر روز شاهد چنین شور و عشق میباشیم.
ای ملت! بدانید امروز مسئولیت شما بزرگ و بارتان سنگین است و باید رسالتتان را که پاسداری از خون شهیدان است انجام دهید.
تنها با اطاعت از روحانیت متعهد و مسئول که در رأس آن “ولایتفقیه” است و امروزه سمبل آن امام بزرگوار است قادرید این راه را ادامه دهید.
امروز در هیچ کجای دنیا چنین حکومتی با این عظمت و حِشمت وجود ندارد که در رأس آن مرجعی بزرگ باشد.
در راه خدا حرکت کردن سختی و رنج دارد. مانع زیاد است. با صبر و استقامت راه انبیا را ادامه دهید. که امروز جوانان ما با ریختن خونشان موانع راه را برداشته و برمیدارند و ما فردای قیامت در پیشگاه خدای تبارک و تعالی عذری نداریم. اسلام منهای روحانیت اسلام نیست. و این سد دشمنشکن را نگذارید بشکند و این حربه ی عظیم را از شما و ملتتان نگیرد و در نتیجه اسلام وارونه را به مردم عرضه کنند. بدون روحانیت کاری از پیش نمیرود.
من به جبهه آمدم تا شاید گذشتهها را جبران کنم و خون آلودم را در راه خدا و به وسیله خون پاک شهدا تطهیر نمایم. اگر در این مسیر کشته شدم شما مقاوم و استوار راهم را ادامه دهید.
دعا کنید خدا مرا جزء شهدا قرار دهد. از قربانی دادن در راه خدا نترسيد. خواهران در تربیت فرزندانتان بکوشید و حجاب را رعایت کنند و زهرا گونه زندگی کنید. شوهرانتان را به خدا وادارید.