💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ اصغر نیروی رسمی سپاه بود و به حساب ظاهر و جثه اش نیروی حراست. شاید در نگاه اول در همین حد به چشم می آمد و خیلی ها برایش فضای بزرگ‌تری متصور نبودند، اما در دوران فرماندهی شهید همدانی به فرمانده وقت منطقه حلب وصل شد ، او بود که ظرفیت وجودی اصغر را کشف کرد. وقتی دید اصغر توانمند است و برای هرچه که به او میسپارد از دل و جان مایع میگذاردش، او را کنار خودش نگه داشت . مسئولیت لجستیک فرمانده وقت حلب به اصغر سپرده شد فرمانده اش میگفت :« اصغر! تو کنار من باش و هرجا کاری داشتم تو برام انجام بده» اصغر نیرویی بود که هر فرمانده ای آرزویش را دارد. اگر کاری به او محول میشد، شب و روز برایش یکی میشد . دیگر زمان و مکان. برای معنا نداشت ،. فقط تلاش میکرد کارش را به نحو احسن انجام بدهد . همین هم حس اعتماد و آرامش فرمانده اش را تامین میکرد اینجا روستای “قلعجیه جنوب خانطومانه” و تا محل شهادت “زیتان” کمتر از دو کیلومتر فاصله است و از نظر زمانی تقریباکمتر از سه ساعت باقی مونده تا شهادت آقای اصغر. اینجا شهید سیدعلی زنجانی، شهیدحمیدرضا باب الخانی ، شهید عزت حسین و چند نفر دیگه هنوز زنده بودن. زیتان حلب۹۸/۱۱/۱۳ ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝