💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
مرتضی زنگنهوندی از همرزمان شهید ادبیان در عملیات بازیدراز نیز لحظه شهادت این شهید والامقام را اینگونه توصیف کرد: ادبیان هر لحظه توی یک سنگر بود و به بچهها روحیه میداد. یک لحظه چشمش به سپهنیا افتاد و فریاد زد «سپهنیا تیر خورد».به سمتش رفت هنوز به او نرسیده بود که من دیدم ادبیان کمی دولا شد و سرش را دزدید فکر کردم تیر از بالای سرش رد شده، اما هر چه نگاه کردم دیدم بلند نمیشود. سینهخیز رفتم سراغش. دیدم روی زمین افتاده و از سر و گلویش خون فَوَران میکند. چشمهایش را بسته بود. با زحمت او را به یکی از سنگرها رساندم سرش را میان دستهایم گرفتم و روی پاهایم گذاشتم.
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️
@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
🦋🦋🦋