🖤⚫🖤 بنده است يا آزاد؟! ⚫ روزي حضرت باب الحوائج، موسي بن جعفر عليه السلام در بغداد از درب خانه « بشر حافي » مي‌گذشت. صداي سازها و آوازها و رقصيدن‌ها و شادماني‌ها از داخل خانه به وضوح به گوش مي‌رسيد و هر عابري را متوجه خود مي‌ساخت. ناگهان كنيزكي از خانه بيرون آمد تا خاكروبه را خالي نمايد. امام عليه السلام از آن كنيز پرسيد: صاحب اين خانه عبد و بنده است يا آزاد؟ » كنيزك گفت: « اين چه سؤالي است؟ صاحب اين خانه، آزاد و حر است. » امام عليه السلام فرمود: « صدقت لو كان عبدا خاف من مولاه » « آري! درست گفتي! اگر بنده بود از مولاي خود مي‌ترسيد و اين چنين به فسق و فجور نمي پرداخت. » كنيز به خانه برگشت. « بشر » كه بر روي سفره شراب و صدها گناه ديگر نشسته بود پرسيد: « اي كنيز! چرا دير كردي؟ » كنيز جريان را تعريف نمود و از سخناني كه بين او و امام عليه السلام رد و بدل گشت، بشر را آگاه نمود. ناگهان بشر، پاي برهنه بيرون دويد و خود را به امام عليه السلام رسانيد و گريه بسيار كرد و ضمن اظهار شرمندگي، عذرخواهي فراوان نمود. [۱]. آري « بشر » مقصود امام عليه السلام را به نيكي دريافت و از اعمال زشت خويش توبه نمود و به دست ولايت تامه امام عليه السلام به سعادت جاوداني دنيا و آخرت نائل گشت. از آن جا كه او هنگام توبه، پابرهنه بود، به او « بشر حافي » گفتند. (حافي يعني پابرهنه). 🖤⚫🖤 [۱] منهاج الكرامه في معرف الامامة، علامه حلي - الكني و الألقاب، محدث قمي، ج ۲، ص ۱۶۸. منبع: كرامات و مقامات عرفاني امام موسي بن جعفر؛ سيد علي حسيني قمي، نبوغ چاپ دوم ۱۳۸۲.