صابرین نیــوز
🔹هر چند این دو مقایسه غلط است، اما باید توجه کرد که این صحبت‌های متقابل نیز وجود دارند. سال گذشته نیز نماینده روسیه در شورای امنیت حملات ایران به کردستان عراق را محکوم کرد و تهران در پاسخ نیز باز هم از کریمه حمایت کرد! این عبارت "پشت ما را خالی کرد" و "ما را فروخت" دقیقا عین همان عبارت "ایران را دور زدنند" و "ایران را از سوریه اخراج کردند" است. تقریبا ماهی نیست که این عبارات گفته نشود و در آخر نیز شاهد اتفاق خاصی نیستیم. 🔹در روابط ما با روسیه در حوزه امنیتی و نظامی سطح روابط بسیار بیشتر از چیزی است که برخی تصور می‌کنند و اکنون نیز علنی شده است اما نکته اینجاست که برخی موضع‌گیری‌ها الزاما بر روی سطح روابط مثلا نظامی تاثیر نمی‌گذارد هر چند می‌توان این بحث را مطرح کرد که اتفاقا ما باید با استفاده از همین اهرم‌هایمان روسیه را با خود همراه کنیم. آخرین نکته در خصوص خود روسیه، جمله‌ای که سپهبد شهید سلیمانی در جلسه‌ای در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی در خصوص روسیه گفت و آن این بود که اگر ظرفیت‌های بالقوه همکاری و مواضع مشترک میان دو کشور شناسایی شود، شاهد جهش چند برابری روابط خواهیم بود(نقل به مضمون). 🔹اما باید توجه کرد که این تفکر که یک کشور دوست باید در تمام پرونده‌ها با ما هم نظر باشد از اساس غلط است. این مسئله بالاخص در دوره نظم در حال گذار فعلی که الگوی همکاری به سمت رقابت و همکاری همزمان پیش رفته اهمیت دوچندانی پیدا کرده است. 🔹به عبارتی شاید برخی تحولات مانند احیای روابط برخی کشورهایی که قبلا با یکدیگر در تخاصم بودند عجیب باشد اما در نظم فعلی این مسئله به هیچ عنوان غیرمنتظره نیست و از سویی، اینکه فکر کنیم با احیای روابط مثلا با عربستان باید عربستان در تمام جبهات منطقه‌ای با ما هم نظر شود و اگر مثلا برنامه‌ای دیگر را در لبنان پیش‌برد پس نقض عهد کرده و مستحق مجازات و قطع روابط است، دیدگاهی است که مربوط به دوره نظم‌های گذشته است. 🔹به عبارتی در جهان چند قطبی، هر کشور به مانند یک قطب آهن‌رباست و باید بقیه را به خود جذب کند حال میزان این جذب کردن به خود آن آهن‌ربا بستگی دارد! اگر کشورها به این دام امارات تن می‌دهند زیرا این کشور برای آنها جذابیت‌های سرمایه‌گذاری و اعلام حمایت و ... دارد پس به برخی درخواست‌های آن نیز تن می‌دهند. کلید اصلی جایگاه‌یابی در نظم جدید، تعریف اهرم‌ها و بازی با آنهاست. 🔹در قضیه فعلی نیز، ما شاهد روند خطرناکی از سوی امارات در قضیه جزایر سه‌گانه هستیم. اینکه تمام اعضای شورای امنیت از این موضع امارات حمایت کنند، باید یک زنگ خطر باشد هر چند به طور قطع وجبی از جزایر به طرف اماراتی نمی‌رسد اما اجماع‌سازی بین‌المللی همان خطری است که باید به آن توجه کرد. 🔹در واقع امارات، بحث جزایر سه گانه را به اهرمی برای ارتباط با سایر کشورها خصوصا متحدین و دوستان ایران تبدیل کرده که در ازای روابط اقتصادی و تجاری گسترده، این کشورها از مذاکرات ایران و امارات و یا ارجاع به مراجع بین‌المللی حمایت کنند. 🔹همین مسئله باید زنگ‌خطر را در تهران به صدا درآورده و مقامات ما نیز به فکر این چالش باشند. از جمله این اقدامات، امنیتی‌زدایی از این جزایر و گسترش مناطق مسکونی، تجاری و .‌.. در آنها، مطرح کردن این بحث در مذاکرات دو یا چند جانبه رئیس جمهور و سایر مقامات به گونه‌ای که بقیه کشورها نیز از حق حاکمیت ایران بر این جزایر حمایت کنند، استفاده از ظرفیت‌ سازمان‌های بین‌المللی چون شانگهای و اکو و خزر و ...(گفتنی است یکی از بندهای شانگهای تاکید سران بر حفظ تمامیت ارضی کشورهای عضو است و تشکیک مسکو در بحث جزایر سه گانه به نوعی نقض این بند محسوب می‌شود)، تعریف پروژه‌های سرمایه‌گذاری در این جزایر از سوی کشورهای خارجی و ... از جمله اقدامات ایجابی است که می‌توان آن را هر چند به سختی اجرایی کرد. 🔹گفتنی است برخی اقدامات سلبی مانند احضار سفیر و ... هر چند مناسب اما صرفا مسکن‌های موضعی است که تاثیر کارکردی چندانی هم ندارند. سطح اقدام باید بالا رفته و این موضوع به یکی از دستورکارهای کلان کشور در عرصه دیپلماسی تبدیل شود. اگر خوش خیال باشیم و با فکر اینکه "چون قدرت نظامی داریم پس کسی نمی‌تواند این جزایر را پس‌بگیرد" این موضوع مهم که ظاهرا تبدیل به یکی از اولویت‌های سران امارات شده ظرفیت ایجاد چالش در فضای جدید بین‌المللی را برای ما دارد. ـــــــــــــــــــــــ پایگاه خبری صابرین نیوز↙️ 🆘@sabreenS1_official