🔰 تکثیر زمینهای بازی دولت سیزدهم، سه راهکار در خصوص مساله برجام در مقابل خود داشت: 1️⃣ ادامه روند دولت قبل؛ یعنی قراردادی ابطال پذیر را همچنان مرکز ثقل سیاست خارجی و اقتصاد کشور قرار دهد. به عبارتی دیگر، تمام تخم مرغها را در سبد برجام بچیند و همه همت خود را صرف احیای آن کند. سیاستی که مقامات دولت سیزدهم بارها آن را مردود اعلام داشتند. 2️⃣ خروج از برجام؛ برخی معتقد بودند با توجه به بدعهدی و عدم حصول منفعت اقتصادی ایران، خروج از برجام در دستور کار قرار گیرد. این گزینه به دلایلی امکان پذیر نیست: ١. به دلیل تبلیغات پر دامنه در هشت سال گذشته، افکار عمومی نسبت به برجام شرطی شده و همچنان بخش قابل توجهی از مردم، برجام را در بهبود معیشت خود موثر میدانند. اقتصاد شکننده داخلی نیز در خصوص برجام و آینده آن بسیار حساس بوده و به سرعت به برجام و مسائل پیرامون آن واکنش نشان میدهد. ٢. با خروج ایران از برجام، به واسطه سلطه رسانه ای غرب، موج ایران هراسی در دنیا به راه افتاده و احتمالاً به تشکیل یک ائتلاف فراگیر جهانی علیه ایران هسته ای و تشدید تحریمها ختم خواهد شد. ٣. در حال حاضر به برخی نقاط مثبت برجام از جمله خروج ایران از ذیل تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل، نیاز خواهیم داشت. 3️⃣ تکثیر زمینهای بازی؛ بر اساس استراتژی برگزیده دولت سیزدهم، برجام از «تنها گزینه» ایران به «یکی از گزینه های» ایران تبدیل شده و ظرفیتها و منابع قدرت جدیدی خلق خواهد شد. در واقع کاری که حاج قاسم در عرصه دفاعی و امنیتی بنیان نهاد(با زمینه سازی تشکیل نیروهای اعتقادی و مردمی جدید چون حشد الشعبی، انصارالله، زینبیون، فاطمیون و... در کشورهای حوزه مقاومت) ، در عرصه سیاست و اقتصاد هم به کار گرفته میشود. اجرایی شدن تفاهم نامه ٢۵ ساله با چین، عضویت در سازمان همکاری شانگهای، گسترش روابط با روسیه، حضور فعالتر در اتحادیه اوراسیا و حتی مذاکرات با کشورهایی همچون امارات، عربستان و افغانستان را باید در چارچوب این استراتژی بررسی کرد. اتخاذ چنین راهکاری که منجر به تحرک دستگاه دیپلماسی کشور در ماههای اخیر شده است، اولاً به افکار عمومی اطمینان خاطر میدهد که در صورت عدم احیای برجام، جایگزینی برای حصول گشایشهای مورد نظر آنها از دیگر زمینهای بازی خواهد بود. ثانیاً دست مذاکره کنندگان را پر کرده، قدرت مانور آنها را بالا برده و باعث میشود تعجیلی در امضای قرارداد وجود نداشته باشد. مهمتر از همه، بستری برای امتیاز گیری بیشتر از طرفهای مذاکره فراهم میشود. برای مثال، اگر ایران بتواند نفت خود را در قالب قراردادهای بلندمدت به چین و یاسایر کشورها بفروشد، دیگر آمریکا نخواهد توانست رفع تحریم نفتی را به عنوان امتیاز، پیشنهاد دهد چرا که رفع تحریمی که بی اثر شده است، امتیاز محسوب نمیشود.