وقتی خانهات دیوار به دیوار امیرالمؤمنين علیهالسّلام باشد و قلبت برای امام زمانت میتپد!
خانهاش ديوار به ديوار صحن اميرالمؤمنين علیهالسّلام بود. به ناگاه مريض شد و بعد از مدتي هر دو پايش مثل چوب، خشكيد و خانهنشين شد. چون نميتوانست كار كند، فقر و فقیرتر شد و زن و بچهاش روزگار سختي را ميگذرانيدند.
شبی برقی به ذهنش زد و به خاطرش آمد؛ مگر خداوند در قرآن مجيد نفرموده است:
وَ نَحْنُ اَقْرَبُ اِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَريد
ما از شاهرگ گردن به آدمي نزديكتريم.
📔 سورهي ق: 16
پس به سختی وضو گرفت و با درد، دو ركعت نماز خواند و دستش را به آسمان گشود و گفت:
"خدايا اين دنيا صاحبي دارد. از تو ميخواهم كه مرا به وسیلهي او شفا دهي!"
چیزی نگذشت که همسر و فرزندانش از خواب بيدار شدند و نوري را دیدند که زمين و آسمان را روشن كرده بود!
وقتی پرسيدند: چه خبر است؟
پاسخ داد: "الان فريادرس بيچارگان، حضرت صاحبالزّمان عليهالسّلام كنار بسترم آمد و به من فرمود: اي حسين مدمل، برخيز!"
عرض كردم نميتوانم! پس در كمال محبّت و مهرباني دستم را گرفت و مرا بلند كرد در حالی که هيچ گونه درد و مرضي نداشتم!
📚 بحار الانوار، ج52
اگر دیوار به دیوار خانهی امیرالمؤمنین علیهالسّلام هم باشی، قلبت باید برای امام زمانت بتپد تا عاقبت به خیر باشی!