پس از چندین سال پمپاژ مفاهیم سرمایه داری از منابر جناب پناهیان، بالاخره مشخص شد ایشان گمان میکنند، لیبرالیسم در جامعه مرده، و وضع کنونی همان عدالتی است که قرار بود باشد! مردم فقیر هم بی عرضه اند که در این عدالت مثال زدنی همچنان فقیر مانده اند. اما در مورد شخص خودشان، مفهوم بی عرضگی مصداقی ندارد، ایشان فرصت رفتن دنبال پول را نداشته اند، گرنه فضای اقتصادی این جامعه عادلانه است. این سرگردانی جناب پناهیان بر فراز تعارض مفاهیم بسیار عجیب است. چرا که جناب شیخ علیرضا پناهیان، از شهیرترین و تریبون دار ترین واعظان پس از انقلاب بوده است، کمتر کسی است که دست کم یک منبر از ایشان نشنیده باشد، و همین یک بار مستمع بودن هم کفایت میکند، که بدانیم جنابشان بسیار بر مفهوم واژه ها حساسند. آن هم مفاهیم پرتکراری مثل پول، عرضه، عدالت، مواسات، هدیه، دوست، شفافیت. جناب آقای پناهیان نمیشود بارها و بارها روی منبر فریاد شفافیت بزنید و نوبت خودتان که شد، بگویید هدیه و اعانه دوستان و بس! نمیشود مردم فقیر را به بی عرضگی متهم کرده و با استناد به احادیث، منفور نبی اکرم بدانید اما نوبت خودتان که شد بگویید وقت نکردم بروم دنبال پول درآوردن! نمیشود ادعا کنید روی منبر آدرس ویلاهای مسئولین را میدهم و آنان را به جهنم میفرستم، اما نوبت خودتان که شد بگویید تخریب و هزینه دادن! نمیشود حدیث بخوانید که مومن باید جهاد مالی کند، بعد ادعا کنید که خودتان اعانه میگیرید و روزگارتان با هدیه میگذرد! شفاف بگویید این هدیه ها چقدر است که مردم با دو شیفت کار کردن از پس یک زندگی معمولی برنمی آیند اما زندگی شما را کامل میچرخاند؟