پارت چهارم دبه ی آب⚗ 🌹 حسین تا دو سالگی به دور از اعضای فامیل و در هوای گرم اهواز بزرگ شد.بعدها به تهران منتقل شدیم و تا هفت سالگی حسین در منازل سازمانی نیروی هوایی در افسریه تهران زندگی می کردیم. از همون اوایل کودکی، حسین مسئولیت پذیر بود . ما آب آشامیدنی مورد نیاز مون رو از شیر مخصوصی در بیرون از خونه می آوردیم.حسین سعی می کرد، خودش بره و با دبه آب بیاره تا مادر و خواهراش بیرون نرن. به همین خاطر در منازل سازمانی معروف بود و مردم می گفتند«دبه ی حسین هم اندازه ی خودشه» حتی برای خرید نان هم خودش می رفت. حسین بچه پر انرژی بود و فعالیتش خیلی زیاد بود، علیرغم سن کمش خیلی حرف های بزرگی می زد. |راوی پدرشهید|