پیرمردِ قدبلند و چهارشانه از بیمارستان خارج شد سُن به دست و آرام قدم برمی‌داشت. چند جوان پِچ‌پِچ کنان و خنده کنان از کنارش گذشتند و کمی دور شدند. پیرمرد که شاهد صحنه بود آهی کشید و صدایشان زد و گفت: من دیگر مثل شما نمی‌شوم اما شما قطعا مثلِ من خواهید شد. جوانان،سر به زیر شده و معذرت خواهی کردند. ✍ ┏⊰✾🌹✾⊱━━━─━━┓ 🌿@saeed814 ┗━━─━━━⊰✾🌹✾⊱┛