در تعریف نظم و عدالت،گفته شده است قرار دادن هر چیزی در جای یا جایگاه خود. هر جایی بی‌نظمی باشد نشان از بی عدالتی در آن مجموعه است،و هر جایی ظلمی واقع شد و بی عدالتی حکمفرما شد بدون شک بی نظمی و آشفتگی در آن مجموعه بیداد می‌کند. گاهی نمونه‌ای کوچک از بی‌نظمی باعث می‌شود کل سیستم یک مجموعه‌ی منظم به هم بریزد و یا فشارِ بی‌نظمیِ یک نفر،به کل مجموعه تحمیل شود. متاسفانه سیستم آموزش و پرورش کشور نیز از این بی‌نظمی و بی عدالتی خسارت‌های زیادی را متحمل شده است. خسارت در آموزش و پرورش،با هیچ دستاورد دیگری در کشور جبران‌پذیر نخواهد بود. مدیر مدرسه‌ای که به جای مستخدم مدرسه باشد و نقش او را ایفاء کند؛و یا مستخدمی که با یک آزمون ساده و بدون هیچ مهارتی جایگاه یک معلم را می‌گیرد و امور خدماتی مدرسه با اختلال رو به رو می‌شود قطعا نوعی بی‌نظمی و بی عدالتی به حساب می‌آید. مدیر مدرسه،مسئول نظارت و مدیریت است یا مسئول خدمات و پذیرایی از میهمان‌ها و معلمان در اوقات فراغت آن‌ها؟ آیا مدرسه‌‌ی دبستان که مسائل نظافت و انظباطی در آن از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار است،هفته‌ای یک روز باید خدمتگزار داشته باشد؟ بر چه اساسی مستخدم مدرسه به راحتی جایگاه معلم را تصدی می‌کند و مقام علم و معلم به سخره گرفته می‌شود؟ آیا برای افکار دانش‌آموزانی که شاهد چنین معادله‌ی سخیفی هستند،انگیزه‌ای برای تحصیل علم می‌ماند؟ چه کسی مسئول این بی‌نظمی‌ها و بی‌عدالتی‌هاست و چه کسی باید پاسخگوی فکر و فرهنگ این ملت باشد؟ ✍ ┏⊰✾🌹✾⊱━━━─━━┓ 🌿@saeed814 ┗━━─━━━⊰✾🌹✾⊱┛