🎙بیانات شیخ در انتهای خارج درسشان🎙 : 🖊دیشب جهت تبلیغ انتخابات به مسجد جمکران رفته بودیم. یکی دو نفر حال عجیبی داشتند چنان در قیام و قعود،رکوع و سجود شانه هایشان می لرزید و بعد نماز یابن الزهرا یابن الزهرا می گفتند، انگار طفلی مادرش را گم کرده باشد. خیلی ها به حالشان غبطه می خوردند. نمازشان که تمام شد جلوی ایستگاه انتخابات نگهشان داشتم و از شرکت در انتخابات پرسیدم. یکیشان می گفت ما را چه به سیاست ما فقط مهدی را می خواهیم. فقط حضرت مهم است و بس. آن یکی انقلاب را از بیخ و بن می زد؛ می‌گفت طاغوت است و پرچمش بیرق شیطان است و اینهایی که شما به آنها شهید می گویید؛ هلاک شده اند. ناخودآگاه یاد جمله افتادم: «فرقی ندارد در سجاده نشسته باشی یا در سفره شراب، مهم این است که در صحنه نباشی» 🖊همزمان سخنران مسجد داستان خوارج را می گفت: «شبی امام علی (ع) همراه کمیل به در خانه ای رسیدند که صاحب آن خانه ، این آیه را با سوز و گداز مخصوصی می خواند : « امن هو قانت آناء اللیل ساجدا و قائما یحذر الاخرة و یرجو رحمة ربه » (زمر- 9 ) سخت تحت تاثیر قرار گرفت. حضرت فرمود : ای کمیل، حال این مرد، تو را فریب ندهد، چه او از دوزخیان است. کمیل سخت در شگفت شد . این قصه گذشت تا قائله ی پیش آمد. امام، در میدان ایستاده با سر شمشیر خود، به سرها اشاره کرد و به کمیل فرمود : امن هو قانت آناء اللیل... اشاره به این که ای کمیل، یادت هست آن شب صدای تلاوت این آیه می آمد؟ این همان شخص است که آن شب، با آن حال و شور، این آیه را می خواند و تو را مجذوب خود ساخته بود.» 🖊عجب شبی بود دیشب... @tannaze