اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِینَ 🔴 حفظ آتش ایمان در دل ✍️ حجت‌الاسلام والمسلمين استاد رنجبر ❌ ما دو جور آتش داريم، يک آتش هست که با يک فوت خاموش مي‌شود. يک آتش هست وقتي فوت مي‌کني نه‌تنها خاموش نمي‌شود بلکه شعله‌ورتر هم مي‌شود. آتش شمع اينطور است و به يک فوت بند است، فوت کنی خاموش مي‌شود. 🔸 اما آتش يک حبه زغال را فوت کني، شعله‌ورتر مي‌شود. چرا آتش شمع اينطور و آتش حبه زغال اينطور است؟ آتش شمع زباني است و سر زبانش است. آتش در دلش راه پيدا نکرده است. اما آتش حبه زغال در دل و جانش جاي گرفته است. 🔸 دين، دينداري و ديانت دقيقا وصف همين شعله آتش را دارد. تشبيه دين به آتش هم در معارف ما آمده است. در آخرالزمان حفظ دين مثل حفظ آتش کف‌دست مي‌ماند. اين تشبيه هم خيلي روان و رسا و روشن است چون حقيقتا دين کار آتش را مي‌کند. 🔸 کار آتش چيست؟ خامی‌ها را تبديل به پختگي مي‌کند. طعم مي‌دهد و رنگ مي‌دهد و عطر مي‌دهد. شما غذايي که پخته مي‌شود را نگاه کن، قبل از پخته شدن خام بود. همين‌ طور آتش گرمابخش و حرارت‌بخش است، دين هم همينطور است، دين آدمي را معطر مي‌کند و پخته مي‌کند و گرما و حرارت مي‌بخشد. منتهی بعضي‌ها دين و ديانت، تنها بر سر زبانشان است. يعني مثال شمع را دارند. 🔸 وجود نازنين حضرت سيدالشهداء علیه السلام می‌فرماید: «وَ‌الدِّينُ لَعْقٌ عَلَى‏ أَلْسِنَتِهِم‏» بعضی‌ها دینشان سر زبانشان است، شما گاهی يک سيب می‌خوری و با هسته سيب در دهانت بازی می‌کنی. عرب به اين چيزی که در دهان شماست و با زبان شما بازی می‌شود می‌گويد: لعق، می‌گويد: بعضی دين لعق دهانشان است. فقط در دهانشان می‌چرخد و بعد هم دور می‌اندازند. يک اتفاق ناخوشايند که می‌افتد نماز و زيارت را کنار می‌گذارد، حجاب را کنار می‌گذارد، به يک فوت بند است. 🔸 اما بعضی نه، اين ديانت مثل يک حبه زغال است و آتشش در جانشان است. هرچه اتفاقات ناخوشتر و ناخوشايند‌تر است، اين‌ها شعله‌ورتر است. لذا در وصف حضرت سيدالشهداء علیه السلام داريم که هرچه به ظهر عاشورا می‌رسيد، افروخته‌تر می‌شد. 🔸 به قول حافظ شیرازی که می‌سراید: از آن به‌دير مغانم بزرگ می‌دارند که آتشی که نميرد هميشه در دل ماست وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى